۰۸:۰۱ – ۰۶ آذر ۱۴۰۳
چند روز قبل زن میانسالی از ناپدید شدن همسرش به پلیس خبر داد و گفت شوهرش کفاش بوده، اما او را ربودهاند و ۲۰ هزار یورو برای آزادیاش میخواهند. در ادامه گروگانگیران فیلمهایی برای خانواده مرد کفاش فرستادند که نشان میداد گوش وی را بریدهاند. کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت در ادامه تحقیقات موفق شدند تصاویر متهمان را پیدا کنند و زمانی که یکی از متهمان میخواست با کارت بانکی مرد کفاش از یک صرافی یورو بخرد، پلیس او را ردیابی و بازداشت کرد. متهم در بازجوییها مخفیگاه گروگان و همدستانش را در یک خانه باغ واقع در نصیرآباد لو داد.
کارآگاهان خیلی سریع خانه باغ را به محاصره درآوردند و وارد خانه باغ که ساختمانی دو طبقه داشت، شدند. به محض ورود در دخمهای که واقع در طبقه دوم خانه قدیمی بود، با مرد کفاش به نام فرهاد و دو گروگان دیگر که پاهای آنها با زنجیر بهم وصل شده بود، مواجه شدند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند اعضای این باند که افغانستانی هستند سه گروگانگیری دیگر هم انجام دادهاند و تمام گروگانهایشان اتباع غیر مجاز هستند.
تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی سایر قربانیان احتمالی اعضای این باند در حالی ادامه دارد که آنها سومین باندی هستند که در طول یک ماه گذشته دستگیر شدهاند و اقدام به ربودن همولایتیهای خود برای اخاذی میکردند.
قاچاق انسان ترفندی برای اخاذی
سرهنگ کارآگاه «مرتضی نثاری» معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در رابطه با این خبر گفت: چندی قبل، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با اقدامات اطلاعاتی متوجه گروگانگیری مرد جوان افغانستانی شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد، مرد جوان بهخاطر اهداف مهاجرتی در دام آدمربایان قرار گرفته و متهمان با این شگرد اقدام به اعمال مجرمانه کردهاند. کارآگاهان در نخستین گام با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و اقدامات اطلاعاتی هویت و مخفیگاه متهمان را شناسایی و ۶ نفر را در یک عملیات منسجم دستگیر کردند. در تحقیقات تکمیلی مشخص شد، متهمان گوش یک گروگان را بریده و فیلم این جنایت را برای دریافت پول به خانوادهاش ارسال کردهاند. همچنین آنها از برخی خانوادههای گروگانها پول نیز دریافت کردهاند. تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.
۲۰ روز شکنجه
فرهاد که ۲۰ روز در اسارت این افراد شکنجه زیادی را تحمل کرده بود، وقتی قدم در اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت گذاشت و با ۶ متهم خشن روبهرو شد، گفت: نمیتوانم توصیف کنم در این سه هفته چه بر من گذشت.
وی درباره نحوه ربودنش گفت: من دوستی در انگلیس دارم که میخواست پدرش را هم غیر قانونی به انگلیس ببرد. در فیسبوک با یک آگهی مواجه شد که در ازای این مهاجرت غیرقانونی به ایتالیا ۱۴ هزار یورو دریافت میکردند. دوستم شماره مرا به جای پدرش به این افراد داده بود. من هم برای تحقیق به آنها زنگ زدم و در میدان نوبنیاد قرار گذاشتم.
او ادامه داد: ۶ آبان بود که در میدان نوبنیاد مرا به دفتری بردند و به محض اینکه وارد اتاق شدم، به من حمله کردند و دست و پاها و دهانم را بستند و البته قبلش کتک مفصلی خوردم و بعد از دو ساعتی مرا سوار یک خودروی ۴۰۵ کرده و به نصیرآباد بردند. سه هفته آنجا بودم و از شب دوم مرا با لوله کتک میزدند. بعد هم گوشم را بریدند. سه روز قبل از اینکه پلیس بیاید دو گروگان دیگر را هم آوردند و با زنجیر ما را به هم بسته بودند. آنها از من ۲۰ هزار یورو میخواستند که حدود سیصد میلیون تومان به آنها پرداخت کردیم. هرگز تصور نمیکردیم که پلیس ایران به کمک ما بیاید.
یک دختر جوان واسطه گروگانگیران
دومین گروگان نیز گفت: در یکی از خیابانهای جنوب تهران قصابی دارم. یک روز دختر جوانی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت شمارهام را از روی شیشه مغازهام یادداشت کرده است. گفت پدرش فلج و مادرش لال است. خلاصه از بدبختیهایش گفت و اینکه نیاز به پول دارد. با همراهی یکی از دوستانم مقداری اجناس و وسایل خانه خریدیم و داخل وانت گذاشته و راهی محلی شدیم که دختر جوان مدعی بود خانهاش است. اما وقتی به خانه باغ رسیدیم ۲۰ مرد که کلت و چاقو داشتند ما را محاصره و داخل اتاقکی حبس کردند.
او ادامه داد: آنها برای آزادی من ۵۰ هزار دلار و برای آزادی دوستم که با من آمده بود ۱۵ هزار دلار خواستند. اما من توانایی پرداخت این پول را نداشتم و گروگانگیران قرار بود گوش من و دوستم را همان شب ببرند که خوشبختانه مأموران پلیس زودتر ما را پیدا کردند. مدتی که در حبس بودم متوجه شدم، سردسته باند مدتی قبل با عمویم به خاطر فحاشی درگیر شده و چون من از عمویم حمایت کرده بودم او هم کینه مرا به دل گرفته بود.
تعرض در خانه باغ
یکی از متهمان نیز گفت: ۶ ماه قبل از طریق اینستاگرام با این باند آشنا شدم. من برای کار به خانه باغ رفتم، اما آنها مرا گروگان گرفتند و مورد تعرض قرار دادند. آنها از من فیلم سیاه گرفته و من مجبور شدم با این باند همکاری کنم. قرار بود به ایتالیا بروم و حتی به اعضای باند ۱۱ هزار یورو هم دادم. خانوادهام تصور میکردند که من خارج از کشور هستم. به خاطر ترسی که از سردستههای باند داشتم، مجبور بودم همولایتیهایم را که قصد داشتند به خارج از کشور بروند به آنها معرفی کنم و آنها را با ترفندی به محل قرار بکشانم و همدستانم، آنها را بربایند و به خانه باغ ببرند.
منبع: روزنامه ایران
source