۱۰:۳۴ – ۰۸ آذر ۱۴۰۳
ساعت ۷ شب سهشنبه ۶ آذر، زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از درگیری مرگبار در ساختمان محل کارش خبر داد. با گزارش این خبر، بازپرس سالار صنعتگر و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند. محل جنایت طبقه دوم ساختمانی چهار طبقه و دفتر یک شرکت فروش پارچه بود و تیم جنایی با جسد رئیس شرکت و بدن نیمه جان مردی زخمی روبهرو شدند.
به دستور بازپرس کشیک قتل پایتخت، مرد میانسال برای درمان به بیمارستان منتقل شد. در ادامه تحقیقات خانم حسابدار که موضوع را به پلیس گزارش داده بود، گفت: متهم ساعتی قبل از جنایت برای دیدن رئیس به اتاقش رفت. ما قبلاً او را ندیده بودیم. اوایل صدای خنده و شوخیهای آنها را میشنیدیم، اما بعد از لحظاتی صدای دعوا و درگیری به گوش رسید و خودمان را که به دفتر رساندیم با جسد رئیس شرکت و بدن نیمه جان میهمانش مواجه شدیم.
مرد میانسال پس از بهبودی نسبی در تحقیقات گفت: در کار پوشاک بودم، اما سال ۹۶ ورشکسته شدم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم که دوباره وارد بازار کار شوم، اما پولی برای سرمایهگذاری نداشتم. من که از مشتریان قدیمی مقتول بودم به سراغش رفتم و از او خواستم دو میلیارد تومان به من پارچه بدهد و در ازای آن یک سفته سفید امضا به اودادم. اما مقتول نه پولی به من داد و نه پارچهای، جدا از اینها، او سفتهام را هم به مبلغ ۱۰ میلیارد تومان به اجرا گذاشت. از او شکایت کردم و در دادگاه محکوم شد. حتی دادگاه برایش جریمه در نظر گرفت. بعد با من تماس گرفت و گفت به دفتر بیا تا در رابطه با مشکلاتمان صحبت کنیم وقتی وارد دفترش شدم ابتدا همه چیز خوب بود، اما کم کم دعوا بالا گرفت و درنهایت او با چاقویی که روی میز بود به من حمله کرد. چند ضربه زد و من هم چاقو را از دستش گرفتم و نمیدانم دیگر چه اتفاقی افتاد.
به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای بررسی ادعای متهم و برملا شدن راز این قتل در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار دارد.
منبع: روزنامه ایران
source