به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم، حسن ابراهیمزاده، تحلیلگر و مدرس یادداشتنویسی، در پانزدهمین نشست رواق اهل قلم که با عنوان «چگونه یادداشت جریانشناسانه بنویسیم» و با حضور جمعی از اصحاب قلم حوزه و نویسندگان تحریریه رحا و کانون مدادالفضلاء برگزار شد، به بیان اهمیت و ابعاد جریانشناسی در کنشهای رسانهای پرداخت.
ابراهیمزاده درباره جریانشناسی گفت: لازمه جریانشناسی، شناخت همه جریانها است. جریان یعنی چیزی که در تاریخ جاری است و هر جریانی که شکل بگیرد در جامعه محو نمیشود. دلیلش شاید همین سخن زیبای امیرالمؤمنین علیهالسلام باشد که درباره خوارج فرمودند: «بعد از من کارشان نداشته باشید. اینها در صلب هر پدر و رَحِم هر مادری هستند.» یعنی جریان خوارج، جریانی نیست که بهغیر از چند نفرشان که زنده ماندند، بخوابد. وقتی جریان شکل گرفت، در سیر تاریخی جامعه میماند و در هر عرصهای زنده میشود و جلوتر میآید.
وی با اشاره به جریان انحرافی دوران انقلاب اسلامی از اول نهضت در نجف، اصفهان، تهران و بیت حضرت امام، گفت: بعضی جریانها، کلانجریان و بعضی خرده جریان هستند. بعضی پدیده هستند. وقتی چند پدیده بههم میخورند، ممکن است که تبدیل به جریان شود. مثلاً مهدی هاشمی معدوم و گودرزی فرقان یک پدیده هستند، وقتی این پدیدهها را کنار هم میگذاریم، اینها دور هم نشستند و به یک نتیجه رسیدند که باید روحانیت را از صفحه روزگار حذف کنند، یک جریان میشوند.
استاد یادداشتنویسی درباره اینکه در پسِ هر تیتری، جریانی وجود دارد، گفت: وقتی محتوایی تولید میکنیم، باید اول بدانیم پشتوانه کسی که مطلبی را نوشته یا تیتری را زده چه جریانی نهفتهاست. باید ارزیابی داشتهباشیم. هر کدام از اینها وزنی دارند، خودمان وزن آنها را بالا نبریم و موجب شهرت آنها نشویم.
وی درباره چگونگی مواجهه با جریانهای انحرافی گفت: گاهی باید فرد را نقد کرد. وقتی آن فرد را نقد کنی، زیر و بم کل جریان را نقد کردی. گاهی هم باید جریان را نقد کنی و کاری به فرد نداشته باشی.
وی افزود: در یادداشتنویسی جریانی، یکی از کارها همین است که باید ببینیم که کلانجریان است یا خرده جریان چیست.
این تحلیلگر با اشاره بهنقد کتاب «انقلاب اسلامی در دو حرکتِ» مهندس بازرگان گفت: حرفی که الان برخی شخصیتهای دولتی میزنند، همان حرفی است که بازرگان گفته است. اگر بگوییم حنیفنژاد شاگرد مارکسیست بازرگان بود، برخی از اصلاحاتیها، شاگرد لیبرال بازرگان است.
ابراهیمزاده در بخش دیگر سخنانش گفت: مقالهنویس نباید مقاله بخواند. باید کتاب بخواند. نسل گذشته نسل کتابخوانی بود. نسل الان حوصله ندارد که حتی کتاب رقعی بخواند.
استاد روزنامه نگاری دینی با اشاره به اینکه در تربیت جریانشناس با خلأ روبهرو هستیم، اذعان داشت: الان چه کسی همه نوارها و کتابهای گره فرقان را مطالعه کرده؟! الان کسی را نداریم مهدی هاشمی و گودرزی را خوب بشناسد. جریانشناس نیستند و افرادی هم که ورود پیدا کردند، نوعاً به جای جریانشناسی، جریانشماری میکنند.
وی در چرایی عدم وجود جریانشناس گفت: چون هر نفر را صاحب یک میز نکردیم که عدهای روی جریان فرقان متمرکز شوند یا عده دیگر روی جریان عدالتخواه فعالیت داشته باشند.
تحلیلگر و یادداشتنویس حوزوی در تبیین ابعاد دیگری از جریانشناسی گفت: دو نوع جریانشناس داریم؛ جریانشناس میدانی و کتابخانهای. کتابخانهای نوعاً کسانی هستند که دکترای علوم سیاسی دارند؛ اما در مورد اتفاقی که افتاده حرفی برای گفتن ندارند و اطلاعی ندارند. اما عدهای هم میدانی هستند مثل آقای شریعتمداری که یک تنه در مقابل ده روزنامه میایستد. اگر ما بتوانیم نیروهای میدانی و کتابخانهای داشتهباشیم خیلی خوب است که بتوانیم به جایی برسیم.
در فضای سیاسی با «پلاتی پوس»ها روبهرو هستیم
وی با تصریح به مواجهه با جریانهای کلان که با یک عقبنشینی تاکتیکی دگردیسی شده، گفت: ما با طیف روبهرو هستیم. طیف این است که آتش را نمیبینید، دود را میبینید. چرا؟ چون طیف، شناسنامه ندارد؛ ولی حزب اساسنامه دارد؛ یعنی با کسانی روبهرو هستیم که اسمشان را «پلاتی پوس»های سیاسی گذاشتهام؛ یعنی سه وجهیاند و معلوم نیست چه هستند. امروز با طیف مواجه هستیم؛ نه با جریان.
وی در تبیین طیف افزود: طیف نقاط مشترک دارند؛ نه نظریه مشترک. طیف این طوری است که وقتی به قدرت برسند نقطه مشترکشان این است که مثلاً ولایت فقیه نباید باشد. طیف هم خوبی دارد و هم بدی. بدیاش این است که وقتی جمع میشوند زیادند و خوبیاش این است که وقتی به قدرت برسند چون نظریههای مختلفی دارند نمیتوانند به اجماع برسند.
استاد ابراهیمزاده در توصیهای به یادداشتنویسان اظهار کرد: وقتی میخواهیم یادداشتی را بنویسیم مصلحت نظام را باید در نظر بگیریم، آن هم نه فقط در حوزه، کشور و در منطقه، بلکه در سطح بینالملل؛ یعنی یادداشتنویس انقلابی ولایتمدار همهچیز را بیان میکند و چیزی نمینویسد که موجب حساسیت در فضای حوزوی و فقهی شود.
بجا، بهاندازه و بهموقع بنویسید
فعال حوزه نشریه دینی ادامه داد: در یادداشتنویسی گاهی فضایی باز میشود و میتوان حرف زد. این به بصیرت بر میگردد که به تعبیر رهبر انقلاب بهجا، بهاندازه و بهموقع باشد. همانطوری که ایشان در نامه به رئیس صدا و سیما بیان کردند و مختص صداوسیما نیست. مخاطب ایشان خیلیهای دیگر مثل دفتر تبلیغات و جامعه المصطفی و… هم هست.
وی با اشاره به دقت، تلاش و ابتکار که در نامه رهبر انقلاب آمده، گفت: اگر کارگردان میخواهید انتخاب کنید، دقت کنید. سخنران برای مجلسی میخواهید انتخاب کنید، دقت کنید. حالا تلاش شما شبانه روزی باشد. و ابتکار آن موقعی است که به توازن با دشمن برسید، بعد برگی را رو کنید یا حرفی را بزنید که از دشمن بالاتر باشد. در جنگ رسانهای نسبت به جریان روبهرو واقعاً عقب هستیم.
ابراهیمزاده تصریح کرد: وقتی که بحث جریانشناسی پیش میآید، جریانسازی هم به دنبالش میآید. کسی که وارد یادداشت نویسی در جریانشناسی میشود، باید جریانسازها را بشناسد. کسانی که میخواهند وارد بحث جریانشناسی بشوند، نظریه پردازهای هر کدام از اینها را نگاه کنند و کتاب بخوانند. نظریهپرداز کم داریم و نظریهپرداز هم فقط به کثرت کتاب زیاد نیست. بعد از شناخت نظریه پردازها، مرحله بعد این است که کدامشان قدرت گفتمانسازی دارد.
وی درباره ارتباط جریانشناسی و شخصیتشناسی گفت: جریانشناسی بدون شخصیتشناسی فایدهای ندارد. منظور این نیست که مبانی را بخوانیم. این به جنبههای شخصیتی طرف برمیگردد. بعضیها شخصیتی دارند که خودشان محور هستند؛ مثلاً اگر بیوت مراجع را نگاه کنیم، بعضی از بیوت با رفتن آن مرجع تقلید کاملاً تعطیل میشود.
تحلیلگر حوزوی با اشاره به زمین ماندن مطالبات رهبر انقلاب ابراز داشت: رهبر انقلاب بیان میکند که بزرگترین دشمن ما صدام بود کسی درباره صدام کتاب ننوشته است. میفرماید تقیزادهها؛ چه کسی رفته مطالعه کند و چند یادداشت درباره تقیزاده بنویسد. حرفهایی که اینها میزنند در کتابهای تقی زاده و فریدون آدمیت است. یک یادداشتنویس دنبالش بیفتد که آقای فلانی تو حرف تقیزاده را زدی نه اینکه تو تقی زادهای!
ابراهیم زاده خاطر نشان کرد: رهبر انقلاب در جریان فتنه 88 فرمودند که کار بهدست شاه سلطان حسین نیفتد. چه کسی تا به حال مقالهای نوشته، ویژگیهای سلطان حسین را بیان کند و بعد شباهتش با بعضی دیگران را بیان کند، لازم هم نیست اسم برده شود، مهم دیده شدن این روند و جریان است.
وی افزود: ما در شخصیتشناسی کاری نکردیم. ما خودِ رهبر انقلاب را نشناختیم. ایشان زمانی فرمود که گاهی حرفهای خوبی میزنم که گم میشود. آخرین حرف ایشان که گم شد این بود که «کسی که دل مردم را خالی کند جرم است.»
مدرس جریان شناسی سیاسی و مطبوعاتی با تأکید بر جوان گرایی در این حوزه گفت: رهبر انقلاب درباره سپاه مطلبی را فرمودند که باید جوان بماند و دچار مصلحت و محافظهکاری نشود. این مطلب مختص به آن بخش نیست و الان متأسفانه در جنگ رسانهای برخی، معمولاً از افراد پا به سن گذاشته استفاده میکنند و اجازه به نیروهای جوانتر نمیدهند. جوانها پر انگیزهتر و شادابتر هستند.
گفتنی است، در ابتدای نشست پانزدهمین رواق اهل قلم، یادداشت یکی از نویسندگان حوزوی، قرائت شد و استاد ابراهیمزاده به تحلیل و بررسی آن پرداخت. همچنین در پایان نیز استاد به پرسش فعالان رسانه ای حوزه درباره جایگاه جریانشناسی سیاسی و مطبوعاتی پاسخ داد.
انتهایپیام/
source