Wp Header Logo 1656.png

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، “. من هستم که به روح مردم، سرمستی الهی می‌بخشم. ” این جمله بتهوون آهنگساز و نابغه موسقی است. هر چند بسیاری از شخصیت‌ها هنر متفاوت او را تحسین کرده‌اند ولی در این بین بتهوون فقط پیشوای موسیقی دانان جهان نیست؛ هنرمندی بی بدیل که گویی مرارت و اراده جز جدایی ناپذیر زندگی اش بود. 

به گزارش فرارو،  کمی پیشتر از سال ۱۸۰۰ بود که بتهوون به کم شنوایی مبتلا شد و سال‌های بعد این عارضه شدیدتر شد ولی او شخصی با اراده آهنین بود و همچنان به فعالیت خود ادامه می‌داد. او توانست سمفونی‌های سوم و پنجم خود را در همین سال‌ها منتشر کرد. در ادامه شرایط جسمی او با ناشنوایی تقریبا صد درصد، وخیم‌تر شد. از همین رو بود که از اجرای موسیقی و حضور در مجامع عمومی دوری می‌کرد. جالب‌تر اینکه بتهوون برترین آثار خود را بعد از دوری گزیدن از اجتماع و مقطع پایانی زندگی اش خلق کرد..

گفتنی است بت هوون شخصیتی مهم در انتقال بین دوره‌های کلاسیک و رمانتیک در موسیقی غرب بود و در واقع یکی از بزرگ‌ترین آهنگسازان تاریخ است. این شخصیت در طول زندگی هنری قریب به ۳۰۰ اثر از خود به جای گذاشت؛ او توجهی به اظهارات منتقدان نداشت و معتقد بود انتقاد آنها کسی را بزرگ و یا کوچک نخواهد کرد خصوصا در زمینه هنرش که معتقد بود هیچ انتقادی را نخواهد پذیرفت تا بدانجا که در طول زندگی، منتقدی نتوانست بر زندگی و هنر او موثر باشد. کسی که غالبا به تندی با اطرافیان برخورد می‌کرد تا بدانجا که حتی به قوانین معمول آداب و رسوم درباری پایبند نبود.

ضمن اینکه شخصیت مرموزش همراه با خود او چهره در نقاب خاک کشید. بتهوون به طرز پوشش و همچنین محل زندگی اش چندان بهایی نمی‌داد، او عاشق طبیعت بود و بخش عمده‌ای از وقت خود را به پیاده روی اختصاص می‌داد. بتهوون در بیشتر اوقات وین را ترک و برای کار به مناطق روستایی می‌رفت. در حقیقت طبیعت تنها راهی بود که می‌توانست آرامش را برای او به همراه داشته باشد.

 این شخصیت هنری، اهالی قدرت و مقام‌های اجتماعی در وین را قابل احترام نمی‌دانست و معتقد بود هیچ ارزشی ندارند. حتی دست نوشته‌هایی از او به جا مانده که اشرافیت را پوسیده و فاسد می‌دانست. با این وجود کنگره وین بتهوون را مایه افتخار اروپا می‌دانست و حضور او در جشن‌های بزرگی که برگزار می‌شد بسیار پررنگ بود. ضمن اینکه پادشاهان و شاهزادگان نیز احترام بسیاری برای او قائل بودند و او نیز مغرورانه این احترام‌ها را می‌پذیرفت. از سویی و هر چند بتهوون هرگز شهر وین را دوست نداشت ولی وین را جایی می‌دانست شاهزادگان و عاشقان موسیقی، ارزش بتهوون و هنرش را درک می‌کردند و از این رو مایل به ترک او از وین نبودند. بعد دیگر زندگی او عشق و گاهی گلایه و کدروتی بود که در ارتباط با برادرزاده اش در نامه‌ها نشان می‌داد، رابطه‌ای که پر فراز و نشیب بود.

 بتهوون با ناشنوایی تقریبا کامل که با بدتر شدن وضعیت جسمانی او همراه بود، از نمایش هنر در مجامع عمومی خودداری می‌کرد. در نهایت این هنرمند بی باک به دنبال چند ماه بیماری و بستری شدن در خانه چشم از جهان فرو بست. ناگفته نماند بتهوون جلوتر از عصر هنری خود بود به گونه‌ای که آثارش به سختی در کلاس هنری آن روز جا می‌گرفت، همین مهم باعث می‌شد تا رابطه ناسازگاری با هم عصران خود داشته باشد.

 هر چند این شخصیت بارها عشق ناکام را تجربه کرد ولی در طول زندگی اش همواره از روابط غیراخلاقی دور بود همچنانکه آنها را به ذهن نیز راه نمی‌داد؛ در واقع او تقدس بی نهایتی نسبت به عشق قائل بود.

۲۴۴۲۴۵

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *