Wp Header Logo 976.png

غلامعلی حدادعادل به مناسبت آغاز سال نو، شعری بهاری با چاشنی حوادث فلسطین و غزه سروده است.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، غلامعلی حدادعادل، رئیس بنیاد سعدی، در دیدار نوروزی با کارکنان این بیناد با اشاره به اوضاع سخت و حوادث تلخ در فلسطین و غزه گفت: نتوانستم نسبت به این وقایع بی‌تفاوت بمانم؛ از همین‌رو در یکی از اشعارم به این موضوع پرداخته‌ام؛ این شعر، با عنوان «به سوی کدامین؟» نسبت به اشعار بهاری دیگرم، وزن و قافیه‌ای متفاوت دارد و آهنگ شادی در آن کمتر است.

حدادعادل در ادامه با اشاره به علاقه‌اش به سرودن اشعار بهاری گفت: تاکنون ۱۹ شعر بهاری در قالب کتابچه‌ای با عنوان «آنک بهار» منتشر شده است. 

او گفت: متن این اشعار همراه با صدای خودم ضبط شده و در پایان کتاب، رمزینه پاسخ سریع (QR code) برای دسترسی به نسخه صوتی قرار داده‌ایم تا علاقه‌مندان و فارسی‌آموزان برخی کشور‌ها بتوانند از آن بهره‌مند شوند؛ پیشنهاد می‌کنم فارسی‌آموزان با گوش دادن به این اشعار، با وزن شعر فارسی نیز بیشتر آشنا شوند.

آقای حداد عادل افزود: خوشبختانه امروز جایگاه بنیاد سعدی به‌عنوان نهاد متولی آموزش زبان فارسی به فارسی‌آموزان خارجی، چه در داخل و چه خارج از کشور، تثبیت و شناخته شده است.

رئیس بنیاد سعدی با اشاره به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که مسئولیت سیاست‌گذاری و نظارت بر آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان را به عهده بنیاد سعدی گذاشته است، افزود: با توجه به حضور بیش از ۱۰۰ هزار دانشجوی خارجی در دانشگاه‌های ایران، این بنیاد نقش مهمی در توسعه و گسترش زبان فارسی ایفا می‌کند.

 وی همچنین بر اهمیت فضای مجازی تأکید کرد و خواستار سرمایه‌گذاری در تجهیزات و جذب نیروی انسانی متخصص در این حوزه شد.

شعر غلام علی حدادعادل با عنوان (به سوی کدامین؟):

 

دنیا دوباره نو شد و رنگین شد

باغ از بهار سبز و نگارین شد

 

تاجی ز یاس و سوسن و نیلوفر

بر سر نهاد باغ و گل‌آذین شد

 

بیدار شد ز خواب زمستانی

خوابی که بس گران شد و سنگین شد

 

سرمست از نسیم سحرگاهی

سرخوش ز بوی سنبل و نسرین شد

 

هر برگ بوستان و گلستانش

نقشی ز گل گرفته و تزئین شد

 

 صحرا که سنگلاخ غریبی بود

گسترده همچو چادر رنگین شد

 

افسرده بود آب روان در جوی

اینک زلال و جاری و شیرین شد

 

نوروز و هفت‌سین و گلاب و گل

تکرار رسم و سنت دیرین شد.

 

اما بگویمت که دلم خوش نیست

با آنچه از جفا به فلسطین شد‌ای بس ستمگری ز ستمکاران

بر کودکان بی‌کس و مسکین شد

 

از درد و رنج مردم آواره

در خون نشست دیده و غمگین شد

 

هرجا که لاله‌ای به چمن رویید

رمزی ز غزّه گفت و نمادین شد

 

هر غنچه‌ای به باغچه پرپر گشت

طفلی به غزّه پرپر و خونین شد

 

بسیار زن که بی سر و همسر ماند

بسیار تن که بی سر و بالین شد

 

بر لب هزار درد و دریغ آمد

در دل هزار ناله و نفرین شد

 

یک سو غم است و سوی دگر شادی

باید کنون به سوی کدامین شد؟!

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *