به گزارش همشهریآنلاین، پرسپولیس در قائمشهر یک برد سخت یک بر صفر برابر نساجی به دست آورد تا با توجه به برتری مشابه سپاهان مقابل مس رفسنجان، فاصلهاش با این تیم را در کورس کسب سهمیه حفظ کند. هر دو تیم هم البته با توجه به توقف تراکتور مقابل چادرملو، کورسوی امیدی به حوادث هفتههای پایانی و شاید کسب عنوان قهرمانی بهدست آوردند. حالا بیایید برویم سراغ بازی و چند نکته را در مورد این مسابقه با هم مرور کنیم.
یکسری بازیکن هستند که اسماعیل کارتال به وضوح به آنها اعتقاد ندارد. مسعود ریگی، یاسین سلمانی، سعید صادقی و عیسی آلکثیر از این دست هستند و اگر مربی ترکیهای سر جایش باقی بماند، بسیار بعید است اینها فصل آینده شانسی برای حضور در پرسپولیس داشته باشند. بهنظر میرسد داستان فرشاد فرجی هم همین باشد. او واقعا فصل خوبی را پشت سر گذاشت و از نظر فنی حتی از ایوب عملود هم بهتر بود، اما کارتال مدافع مراکشی را به فرجی ترجیح داد و حالا همزمان با مصدومیت عملود، از یعقوب براجعه در پست دفاع راست استفاده میکند. کار فرجی تمام است؟ شاید.
چقدر بد بازی کرد پرسپولیس. این تیم هیچ شباهتی به آن تیم آماده روزهای پایانی سال قبل ندارد. ۲ بازی اول را به سرماخوردگی ربط دادند و شاید هم درست میگفتند، اما بعد از ۲۰ روز قاعدتا داستان باید جمع شده باشد دیگر. قرمزها با خوشاقبالی در قائمشهر برنده شدند و روند فعلیشان واقعا جالب نیست، مگر اینکه این برد دراماتیک با اتفاقات اواخر بازی و خراب شدن پنالتی کوین یامگا، دوباره این تیم را سر حال بیاورد و باعث شود آنها یک شوک روانی مثبت بگیرند. پرسپولیس هفته بعد بازی مهمی با سپاهان دارد.
علیرضا عنایتزاده بازیکن خوبی بهنظر میرسد. این فقط بهخاطر گل زیبایی که زد نیست، یک ضربه سر چکشی و زاویهدار که برتری پرسپولیس را به همراه آورد، بلکه نوع فوتبال او در فرصت کوتاهی که داشته نظرها را بهخودش جلب کرده است. از همان بازی با آلومینیوم که عنایتزاده چیزی حدود ۲۰ دقیقه فرصت حضور در میدان پیدا کرد، روشن بود که باید او را جدیتر گرفت. این بازیکن برابر استقلال خوزستان فیکس شد و نمایش بدی نداشت، برابر نساجی هم که گل زد و خوب بود. میشود به عنایتزاده ۲۱ساله امیدوار بود. باید صبر کرد و دید. بازی کردن جوانان اتفاق خوبی است.
و در نهایت فاجعهای تکراری به اسم گزارشگر بازی. در جریان پخش مسابقه نساجی و پرسپولیس شما هر چیز بیربط و باربطی را میتوانستید از زبان آقای گزارشگر بشنوید؛ از آمدن و رفتن کارلوس کیروش به فوتبال ایران تا ترافیک و تصادفات جادهای! شاید با اغماض درصدی از جانبداری گزارشگر از تیم شهرش قابل درک باشد، اما اینطور بوق برداشتن و به صدا در آوردن آن در طول بازی واقعا زننده است و اعصاب مخاطب غیرهمسو را به هم میریزد. گزارشگر این مسابقه ۹۰دقیقه به سود نساجی تبلیغ کرد و اوج این داستان در اعلام پنالتی لحظات پایانی به سود تیم شهرش بود؛ جایی که بیم آن میرفت درصورت گل شدن پنالتی، او خودش را به حلقه شادی بازیکنان برساند! بعد از عقب افتادن نساجی هم آقای گزارشگر پیله کرد به تیمهای بدون هوادار تهرانی که چرا باید در لیگ باشند و جای محبوبترها را بگیرند. بسیار خب؛ ما هم به اینها نقد داشتیم و داریم، اما شما خودت ۲تا بازی را ببر، بعد از بقیه ایراد بگیر! خلاصه اینکه بهنظر میرسد مشکل تاریخی گزارشهای یکطرفه در بعضی شهرها قرار نیست حل شود.
source