در سریال «پایتخت ۷»، شخصیت «هما» نه تنها بهعنوان عاقلترین و متینترین عضو خانواده نقشآفرینی میکند، بلکه نماد تعادل و خردورزی در برابر هیجانات و بحرانهاست. در دنیای پرتنش و هیجانزده امروز، شاید زمان آن رسیده که «هما»های واقعی زندگیمان را بیشتر قدر بدانیم.
چندثانیه: در سریال «پایتخت ۷»، شخصیت «هما» نه تنها بهعنوان عاقلترین و متینترین عضو خانواده نقشآفرینی میکند، بلکه نماد تعادل و خردورزی در برابر هیجانات و بحرانهاست. در دنیای پرتنش و هیجانزده امروز، شاید زمان آن رسیده که «هما»های واقعی زندگیمان را بیشتر قدر بدانیم.
محمدرضا یزدانپرست «مجری سابق تلویزیون و روزنامهنگار» نوشت: نقی هر جا تختگاز میرود، هما ترمزدستی را با عقل میکشد. ارسطو اگر بدقلقی میکند، هما او را سر عقل میآورد. رحمت اگر به واسطهای منطقی نیاز دارد، چه کسی بهتر از هما؟ بهتاش اگر قهر میکند یا سرکشی، فقط از هما حرفشنوی دارد نه دیگران. دخترها اگر عاشق میشوند و به پدرشان نمیتوانند بگویند، هما محرم و سنگ صبور آنهاست. فهیمه اگر جوش میآورد و توی گوش پسرش میزند، در نهایت سر روی شانههای هما میگذارد و در آغوش او اشک میریزد. شری اگر درددل دارد، چه گوش شنوایی بهتر از هما؟ حتی خون دست بهتاش را در هاگیرواگیر حمله خرس و رهایی از آن، هما برای اولینبار میبیند و روی آن را پانسمان میکند.
محسن تنابنده به عنوان طراح و ایدهپرداز سناریوی پایتخت، از همان خشت اول، هدِ فامیل و کاراکتر محوری بود، اما نخواست خودش را مرکز تعقل خانواده معمولی قرار دهد. با همین جوشآوردنهای متعددش، بار اکثریت جامعه هیجانی کشورمان را به دوش کشید و اتفاقا برای همین سادگی و صداقت، کاراکتری محبوب شد، اما «هما» را گذاشت قوۀ عاقله و وزنۀ تعادل این خانواده که عصاره جامعه ایران است با اندکی کم و زیاد و پایین و بالا.
ریما رامینفر، آنچنان «هما» را متین و منطقی و صمیمی از کار درآورده که بعید است کسی بگوید او برای شوآف و به شکلی مصنوعی، میخواهد در همه بحرانها، بگوید فقط منم که میفهمم، همهتان به من نیاز دارید و آدمخوبۀ فامیل، منم و بس.
این ویژگی هم منحصر به فصل هفتم این سریال نیست. پیداست که از اول، این خانواده و این جمع که زیاد، به جر و بحث و تنش و اختلاف و اصطکاک میخورند، بالاخره به یک «هما» نیاز دارند تا کشتی را به ساحل عقل و آرامش برساند و تندرویها و کندرویها را به میانهروی بکشاند.
البته که «هما»ی پایتخت و اساسا همه «هما»ها هم، خسته میشوند، جوش میآورند، گریهشان میگیرد، میترسند، هیجانزده میشوند، حتی قهر میکنند و…، که طبیعت یک آدمِ نرمال است، اما هیچگاه جانبِ خرد و انصاف را از کف نمیدهند.
«هما»های خانوادهتان را دریابید. آنها هم شاید گاهی به یک «هما» نیاز دارند. جامعه ما هم که برخاسته از سنت و فرهنگمان، عموما طی قرون و اعصار، بیشتر درگیر احساس بودهایم تا خردورزیِ محض، «هما» میخواهد. هرچه بیشتر، بهتر.
source