Wp Header Logo 2916.png

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از سفرنامه‌های جدید منتشر شده از حج،‌ «آواز حجاز» نوشته محمدصالح سلطانی است که در اسفند سال 1403 منتشر شده است،‌ این سفرنامه حاصل سفر عمره دانشجویی،‌ محمدصالح سلطانی است.

راوی این کتاب دانشجویی است که یک دهه پس از تعطیلی سفر عمره،‌ به سرزمین حجاز سفر کرده و در قالب اولین کاروان عمره دانشجویی ایران پس از 9 سال، طعم شیرین این سفر را چشیده است.

سلطانی خود می‌گوید:  این سفر سفر به یک «عربستان جدید» بود که شباهتی به آن‌چه از این سرزمین در ذهن ما ایرانیان شکل گرفته نداشت.  سفری آکنده از معنویت و لبریز از سؤال؛ معنویتی آمیخته به حال‌وهوای دل‌نشینِ آن دو شهرِ نورانی، و سؤالاتی برخاسته از مواجهه با سعودیِ نسخه‌  2024!

در بخشی از این سفرنامه آمده است:

«مدینه را جز به زیارت گذراندن خطاست. وقتی رسیدم هتل صبحانه‌ای خوردم و بعد استراحتی و بعد دوباره بازگشت به حرم. این بار مسیر تازه‌ای را برای زیارت انتخاب کردم و بعد از ورود به مسجد از باب احد به جای سمت راست، رفتم سمت چپ که منتهی می‌شد به ورودی بخش جدید مسجد؛ جایی که در دوره خلافت عثمانی به مسجد‌النبی اضافه شد و در دوره پادشاهی سعودی‌ها توسعه یافت؛ بنایی خیره‌کننده با ستون‌های مرمرین بلند و طاق‌های قوس‌دار مرتفع. رد و نشانه‌های امتداد در سرزمین این نوع معماری را می‌شود در مسجد اموی دمشق و مساجد به جامانده آندلس (اسپانیا) نیز جست وجو کرد.

انگار یک سلیقه اموی – عثمانی در تمام بناهای اسلامی غرب سرزمین‌های مسلمانان از حجاز تا شام و آندلس جاری و ساری بوده؛ سلیقه‌ای نه چندان شبیه به ذائقه اهالی هنر در مشرق زمین.

از سعودی‌ها بعید بود نام آقا قمر بنی‌هاشم را در ایوان مسجد‌النبی کتابت کنند،‌ واقعا هم قصدشان این نبوده و مرادشام از نام «عباس» عموی پیامبر است که از قضا ایشان هم به کنیه «ابوالفضل» شهرت داشتند. اما خب مگر می‌شود بچه شیعه نام عباس (ع) را  کنار نام حسین(ع) ببیند و به چیزی جز کربلا فکر کند؟

آن بالا، روی ایوان مسجد‌النبی با این دو اسم نورانی  بین‌الحرمینی شده بود برای خودش…

 بقیه اسم‌ها را نگاه می‌کردم؛ نام‌هایی که هر کدام تاریخی داشتند و تاریخی ساختند. نام سلمان ما ایرانی‌ها را در ایوان مشاهیر تاریخ اسلام نمایندگی می‌کرد و دیدن چند نام مانند «ابو هریره» هم تلخ بود. نکته غریب درباره این اسامی اما قرار داشتن نام همۀ ائمه شیعه بر ایوان بود. در حالی که تمام نام‌ها  متعلق به صحابی بلافصلِ رسول‌الله است، نام فرزندان امیرالمؤمنین استثنا شده بود که لابد به رندی کاتبی سلیم النفس اینجا در این ایوان جای گرفته است.

نام «علی‌الرضا» را دیدم و به مشهد سلام دادم. نام «محمد‌المهدی» هم بود؛ بر همان کاشی که کاتبش هوشمندانه کلمه «حی» را در دل کتابت نام امام غائب مخفی کرده بود، اما سعودی‌ها که احتمالاً تحمل نام «حی» برای امام موعود ما را نداشتند، به کتابت دست بردند و آن را جوری تغییر دادند که از دل نام امام زمان «حی» خوانده نشود؛ که البته کور خوانده‌اند.

انتهای پیام/

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *