Wp Header Logo 3212.png

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حامد عسگری نویسنده کتاب «خال سیاه عربی» در ادامه روایت سفر حج و نگارش سفرنامه‌اش گفت:

فرقی که مکه با بقیه اماکن مذهبی دارد این است که ما بچه شیعه‌ها عادت داریم در آن دکّان و ضریح یکی باشد که بری بگی سلام.

می‌خواستیم برای غدیرِ مولا کاری کنیم؛ غدیر، وسط عربستانی که دو قدمی شما شرطه ایستاده؛ دوربین هم که محال است و فقط با گوشی فیلم می‌گرفتیم. باید برای غدیر به تهران برنامه می‌رسوندیم. مصطفی گفت چکار کنیم؟ گفتم طراحی‌ش با من. دو شاخه گل رز بخریم و بریم نزدیک شکاف کعبه و هدیه بدیم به مردم.

پیدا کردن گل طبیعی در مکه مثل پیداکردن قاشق یک‌بار مصرف در مریخ سخت بود؛ بالاخره پیدا کردیم و گل‌ به دست رفتیم سمت بیت‌الله. شرطه‌ها می‌پرسیدن اینا چیه؟ منم می‌گفتم این را می‌گیرم بالا که اعضای کاروان ما را گم نکنند.

دو سه تا سیطره و گیت را رد کردیم تا رسیدیم به شکاف معروف کعبه؛ تَرَک دیواری که خانم جان، بزرگ بانو، حضرت فاطمه بنت اسد از آنجا وارد کعبه شدند. من فقط می‌گفتم «یا علی» «یا علی» «یا علی»؛ بعضی از زائران می‌گفتن: ایرانی؟ شیعی؟ گفتم بله و یک گلبرگ می‌کندم و می‌گفتم «غدیر مبروک»

کل باکس ما 20 دقیقه بود و هفت هشت دقیقه تصویر نیاز داشتیم. یادش بخیر یک تکه از نریشن این بود «دهان کعبه را با نقره پر کردند که حرفی نزد و چیزی نگوید کهتو آنجا به دنیا آمدی؛ بخشیدن انگشتر را چه می‌کنند؟ لیلة‌المبیت را چه می‌کنند؟ بگذریم، هر جای دنیا جنگی هست سر نفت و طلا نیست دعوا سر علی است و بچه‌هایش». آره گلبرگ‌ها رو دادیم به شیعیان نازنین مولا در جای جای این سرزمین.

 

 

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *