Wp Header Logo 3300.png

مصطفی رحماندوست در غرفه «کافه‌کتابخون‌ها» در نمایشگاه کتاب مطرح کرد

مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده برجسته حوزه کودک و نوجوان در حاشیه برنامه «دیدار با نویسنده» در غرفه کافه‌کتابخون‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، از اهمیت تجربه زیست اجتماعی، تأثیر کتابخانه‌های محلی و لذت حضور در میان نوجوانان گفت.

پرورش در دل تفریح اتفاق می‌افتد، نه فقط در کلاس درسبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، برنامه «دیدار با نویسنده» از جمله رویدادهای اصلی «کافه‌کتابخون‌ها» در نمایشگاه کتاب تهران است که بستری برای ارتباط مستقیم نوجوانان با نویسندگان محبوب‌شان فراهم می‌کند. این نشست‌ها نه‌تنها بر علاقه‌مندی نوجوانان به کتاب و نویسندگی تأثیرگذار است، بلکه فضایی برای گفت‌و‌گوی بی‌واسطه میان نسل جوان و خالقان آثار ادبی به وجود می‌آورد.

مصطفی رحماندوست، نویسنده پیشکسوت و چهره شناخته‌شده‌ در ادبیات کودک، درباره این تجربه گفت: در دنیا به این مدل فعالیت‌ها بیشتر از آموزش کلاسیک اهمیت می‌دهند. ما آموزش داریم، اما پرورش نداریم. این‌طور برنامه‌ها مثل همین نشست‌ها، پرورش‌اند؛ یعنی بچه در مسیر تفریح، بدون فشار، چیزی یاد می‌گیرد.

او با اشاره به فرصت حضور دانش‌آموزان در محیطی خارج از کلاس درس افزود: همین که فرصتی محدود پیش آمده تا بچه‌ها از کلاس بیرون بیایند و تجربه زیست اجتماعی پیدا کنند، بسیار ارزشمند است. قرار گرفتن در فضای کتاب، انرژی‌ای که از آن می‌گیرند، نوع ارتباط با دیگران و تفریحاتی که حول محور کتاب است، تأثیرات غیرمستقیم اما عمیق دارد.

رحماندوست حضور در این فضا را برای خودش هم غنیمت دانست: من باید با مخاطبانم در تماس باشم. در چنین جمع‌هایی، ناگهان با حجم زیادی از مخاطب کودک و نوجوان مواجه می‌شوم، که برایم بسیار الهام‌بخش است.

او با تأکید بر نقش کتابخانه‌ها گفت: سازمان فرهنگی هنری کتابخانه‌های زیادی دارد؛ اگر همین کتابخانه‌ها به‌روز شوند و کتاب‌های خوب در دسترس مردم قرار بگیرد، بزرگ‌ترین خدمت ممکن انجام شده است. وقتی کسی بتواند با چند قدم از خانه‌اش به کتابخانه برسد و آن‌جا کتاب خوب ببیند، این کم‌چیزی نیست.

نویسنده «صد دانه یاقوت» همچنین درباره زندگی شخصی‌اش توضیح داد: من در همدان به دنیا آمدم و تا هجده‌سالگی آن‌جا زندگی کردم. تا پایان لیسانس برای بزرگسالان می‌نوشتم، اما از سال ۱۳۵۴ تصمیم گرفتم برای بچه‌ها بنویسم. دلیلش هم روشن است: بچه‌ها صادق‌اند؛ اگر دوستت داشته باشند، لبخند می‌زنند، اگر نه، شانه بالا می‌اندازند و بی‌تفاوت رد می‌شوند.

رحماندوست درباره کودکی خود و کمبود امکانات فرهنگی آن دوران هم گفت: در کودکی ما نه کتابخانه کودک وجود داشت، نه نمایشگاه کتاب. برای خواندن یک صفحه از دیوان حافظ، باید کیلومترها می‌رفتیم. در دبیرستان هم کتابخانه نداشتیم و مجبور بودیم کتاب کرایه کنیم، آن هم با عجله بخوانیم که پول بیشتری ندهیم. این محرومیت‌ها خودش نوعی لذت بود.

او در پایان با نگاهی کلان‌تر به ارتباط نهادهای فرهنگی گفت: در دنیا، آموزش و پرورش و شهرداری‌ها یک‌پارچه‌اند؛ چون آموزش وظیفه آموزش است و پرورش بر عهده نهادهای شهری. لازم نیست فقط برای بچه‌ها کتاب بخریم. هرچند مهم است اما مهم‌تر این است که فضایی برای دیدن، لمس کردن و گفت‌وگو درباره کتاب فراهم کنیم. این قطعاً اثربخش خواهد بود.

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *