خبرگزاری تسنیم ـ علی صالحی؛ در بزنگاههای حساس تاریخ معاصر جهان اسلام، بهویژه در دورهای که جمهوری اسلامی ایران در مسیر مذاکرات هستهای با ایالات متحده آمریکا قرار دارد، مسئله مقاومت به عنوان شاخصهای اساسی در سیاستورزی دینی برجستهتر از همیشه جلوه میکند. مذاکراتی که در پس آن جنگ ارادهها، تضعیف روحیه ملی و تلاش برای بازتعریف مناسبات قدرت بینالمللی نهفته است، چنانکه به وضوح ضرورت رجوع به مبانی فقهی مقاومت را برجسته میسازد. فقه مقاومت، مفهومی ناب و عمیقاً مرتبط با حیات سیاسی و اجتماعی مسلمانان است که بر اساس منابع معتبر قرآنی، حدیثی و سیره اهل بیت (علیهمالسلام) شکل گرفته و تأکید میکند که امید و تمایل به دشمنان ستمگر، برخلاف مصالح امت اسلامی و منافی با حفظ استقلال، عزت و کرامت آنهاست.
1. مبانی فقه مقاومت؛ پشتوانهای قرآنی و روایی
فقه مقاومت به معنای ایستادگی قاطع و مستمر در برابر ظلم، استکبار و زیادهخواهی دشمنان امت اسلامی است و برخاسته از نصوص صریح قرآن و سنت است. قرآن کریم در آیات متعددی بر اهمیت مقاومت و آمادگی دفاعی و نفی هرگونه تسلیم و رکون به ظالمان تأکید دارد. نمونه شاخص آن آیه 113 سوره هود است که میفرماید: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»، بدین معنا که تمایل به ظالمان، منجر به عذاب و دوری از نصرت الهی میگردد. این رویکرد از دیدگاه فقهی، نه تنها نهی از تکیه عاطفی یا سیاسی به دشمن است، بلکه پرهیز از هرگونه توهم تعامل نابرابر است. امید و تمایل به دشمن، به منزله وابستگی و بیاعتمادی به ظرفیتها و توانمندیهای درونی مسلمانان تلقی میشود که خود موجب تشدید نفوذ استکبار و افزایش فشارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میگردد.
علاوه بر آن، آیه «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنیَانٌ مَرْصُوصٌ» (سوره صف/4) بیانگر تجلی اهمیت صفآرایی و پایداری منسجم در راه حق است. همچنین فرمان الهی در آیه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال/60)، نشان میدهد که مقاومت، صرفاً یک واکنش عاطفی یا امر روحی و معنوی نیست، بلکه در سطح دکترین، مستلزم شکلگیری راهبردی جامع مبتنی بر تجهیز همهجانبه و بهرهگیری هوشمندانه از توانمندیهای مادی، علمی، فناورانه و معنوی برای مقابله سازمانیافته با تهدیدات دشمن است.
از سوی دیگر، روایات ائمه معصومین (علیهمالسلام) و سیره عملی آنان، به ویژه قیام عاشورا و مقاومت امام حسین علیهالسلام در برابر طاغوت زمان، نمادی بیبدیل از فقه مقاومت است که پیام آن برای همه اعصار و ملل قابل تعمیم است. گفتمان جهانی مهدویت نیز به عنوان الگویی نهایی برای عدالتطلبی و مبارزه با ظلم، موید همین فقه مقاومتی است.
2. مبانی فقه مقاومت؛ پشتوانهای عقلانی
فقه مقاومت صرفاً یک آموزه دینی یا مکتب سیاسی نیست، بلکه تبلوری از عقلانیت در سیاست و تدبیر جامعه اسلامی است. جهان اسلام امروز با تهدیدات کمسابقهای در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی از سوی نظام سلطه بینالملل مواجه است؛ در این میان، برخی دولتهای مستبد منطقهای، با سکوت در برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین و تن دادن به نقش خفتبار «گاو شیرده» برای قدرتهای استکباری، عملاً زمینه استمرار سلطه بیگانگان را فراهم ساختهاند. این سیاست ذلتبار که به معنای باجدادن به آمریکا از منابع و سرمایههای ملتهای اسلامی است، در منظومه فقه سیاسی اسلام، مصداق روشن اعانت بر ظلم و بالتبع حرام شرعی و مردود عقلی تلقی میگردد. در چنین شرایطی، پذیرش یا چشم امید داشتن به وعدههای دشمن، نه تنها راهگشا نخواهد بود بلکه به تعبیر رهبر انقلاب، گره تحریم ها را کور خواهد کرد. رهبر معظم انقلاب در زمینه تبیین هزینه بیشتر تسلیم نسبت به مقاومت میفرمایند: « مقاومت البتّه هزینه دارد، بدون هزینه نیست، امّا هزینهی تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینهی مقاومت. وقتی شما در مقابل دشمن تسلیم میشوید، باید هزینه بدهید. رژیم پهلوی در مقابل آمریکا تسلیم بود ، هم نفت میداد، هم پول میداد، هم باج میداد، هم توسری میخورد! امروز دولت سعودی هم همین جور است؛ هم پول میدهد، هم دلار میدهد، هم بر طبق خواست آمریکا موضعگیری میکند، هم توهین میشنود؛ به او میگویند «گاو شیرده»! هزینهی سازش، هزینهی تسلیم، هزینهی عدم مقاومت، از هزینهی مقاومت به مراتب بیشتر است؛ هزینهی مادّی هم دارد، هزینهی معنوی هم دارد.»
از سویی دیگر تجربه تاریخی مذاکرات متعدد با آمریکا، به روشنی نشان داده است که امید به تغییر رفتار دشمنان بر اساس توافقات سطحی و موقتی، ناتمام و ناپایدار بوده است. دولت ترامپ، سابقه ی بدی در نقض مکرر تعهدات دارد و به راحتی توافق برجام را زیر پا گذاشته است. در اینجا، فقه مقاومت بر مبنای منطق عقل هشدار میدهد که اتکا به دشمنان، همسو شدن با سیاستهای سلطهجویانه آنها را در پی دارد و استقلال و عزت و منافع ملی را به مخاطره میاندازد.
3. مبانی فقه مقاومت؛ پشتوانه استقلال و عزت ملی
حفظ استقلال (آیات نفی سبیل، جهاد کبیر و عدم تبعیت از کفار) و عزت ملی (آیه انحصار عزت برای خدا، رسول و مومنان و عزت در قطع وابستگی به کفار) از اصول بنیادین در فقه مقاومت است. استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، ستونهای اصلی بقای جامعه اسلامیاند و جز با مقاومت مستمر در برابر فشارها و تهدیدات دشمن، امکان تحقق آنها وجود ندارد. فقه مقاومت بر این باور است که تکیه صرف بر روشهای دیپلماتیک و مذاکره بدون پشتوانه مقاومت، نه تنها راهگشا نیست بلکه به تسلیم تدریجی منجر میشود.مقاومت عزت مندانه و مبتنی بر نفی دیپلماسی التماسی، دشمن را در موضع ضعف قرار میدهد و از سوی دیگر، روحیه امید به وعدههای بیپشتوانه را در میان مردم از بین میبرد. این مقاومت میتواند شکلهای گوناگون داشته باشد؛ از مقاومت سیاسی و رسانهای تا مقاومت مسلحانه، اما وجه مشترک آن حفظ کرامت، هویت و عزت اسلامی است.
بنابراین فقه مقاومت، با پشتوانه قوی قرآنی، حدیثی، عقلانی، به عنوان راهبردی کلان در سیاستهای ملی و بینالمللی جهان اسلام ضروری و حیاتی است. این فقه ضمن نقد رویکردهای سادهانگارانه به مذاکره با دشمنان، بر لزوم پرهیز از امید و تمایل به آنان تأکید میکند و حفظ استقلال، عزت و هویت اسلامی را در گرو مقاومت مداوم و آگاهانه میداند.در شرایط فعلی جهان اسلام که با انواع ظلمهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی از سوی استکبار جهانی مواجه است، تنها راه رهایی از چنگال استکبار جهانی، مقاومت است؛ مقاومتی که هوشمندانه، مبتنی بر عقلانیت و اعتماد به توانمندیهای داخلی باشد. از این رو، ترویج فقه مقاومت و مقابله با هرگونه رویکرد خوشبینانه و غیرواقعبینانه نسبت به دشمنان، وظیفهای ملی و دینی است.
انتهای پیام/
source