در این جملۀ کوتاه، امام حسین علیهالسلام چهار اصل بنیادین را با قدرت بیان کردند که تا امروز معیارهای آزادگی و شرافت انسانی محسوب میشود. نخست آنکه عزت نفس را مهمترین سرمایه هر انسان دانست و از تسلیم شدن در برابر قدرت ظالم، صریحاً خودداری کرد. بیعت با یزید، از نظر ایشان، به معنای پذیرفتن ذلت، خیانت به شرافت انسانی و کنار گذاشتن حق بود؛ امری که هرگز در قاموس امام وجود نداشت.
اصل دوم این است که امام حسین علیهالسلام واژۀ «ذلیل» را بهشدت نقد کرده و نشان داد که پذیرش وضع ذلتبار، نهتنها تضعیف شخصیت فرد است بلکه باعث زوال شجاعت و مقاومت در برابر ظلم میشود و به این ترتیب ظالم را در برابر حق جسورتر و عزت اسلام را مورد تهدید قرار میدهد.
همچنین، نکته سوم در این جمله، تأکید امام بر عدم فرار و پناه بردن به سهلانگاری و ضعف است؛ «وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِیدِ» یعنی هرگز از میدان مبارزه فرار نمیکند، همانگونه که بندهها (مستعمرین و ذلیلان) انجام میدهند. این عبارت، بیانگر شجاعت، ایستادگی و اعتقاد عمیق به حقوق الهی و انسانی است که امام حسین علیهالسلام با جان خویش از آن دفاع کرد.
نتیجه آنکه این جملۀ امام حسین علیهالسلام مرز میان آزادگان و ذلیلان را به روشنی ترسیم میکند. این کلام به عنوان منشور عزت و شرف، تأکیدی است بر انتخاب راه حق و مقاومت در برابر زور و ستم، حتی اگر منجر به سختی، رنج و شهادت شود. امام حسین علیهالسلام راهی را برگزید که نه تنها برای زمان خود بلکه برای همیشه یک الگوی انسانی و الهی برای بشریت باقی ماند. این جملات به ما میآموزد که کرامت و عزت انسان، در گروی مقاومت در برابر ظلم و ذلت است. تسلیم شدن به زور و ظلم، قرارداد حقارت است و فرار کردن از مبارزه، خیانت به نفس و آزادگیِ انسان. در هر زمان و مکانی، این پیام والای امام میتواند چراغ راه آزادگان است.
انتهای پیام/
source