Wp Header Logo 3768.png

خبرگزاری تسنیم ـ حسن یونسی؛ آن‌گاه که افق تمدنی در غبار رسانه‌های یأس‌زا محو می‌شود، و آن هنگام که ذهن‌های بی‌پناه زیر آوار اخبار ناامیدکننده گرفتار می‌آیند، طلاب ـ این پیشاهنگان معرفت و هدایت ـ وظیفه‌ای مضاعف می‌یابند. آنان باید نه‌تنها پیام‌آور ایمان باشند، بلکه در قامت مهندسان روایت ظاهر شوند؛ راویانی که با واژگان زنده، خاطرات امید را احیا کرده و افق آینده را روشن می‌سازند.

روایت، صرفاً ابزار بیان یا قالب هنری نیست؛ روایت، دستگاه ادراک جهان است. آن‌که توان روایت دارد، توان ساختن فهم را نیز دارد. در روزگاری که قدرت‌های جهانی با جنگ روایت‌ها، ادراک ملت‌ها را هدف گرفته‌اند، طلاب باید در صف مقدم نبرد ادراکی، پرچم‌داران حقیقت و امید باشند. این مهم، تنها در گرو مهارت سخنوری یا نویسندگی نیست، بلکه نیازمند حکمت، تحلیل، شهامت بیان و درک ژرف از واقعیت‌های اجتماعی است.

از همین‌رو، باید پذیرفت که تحولات معاصر، بیش از آن‌که سخت‌افزاری باشد، نرم‌افزاری است. میدان اصلی نزاع، نه خاکریزهای مرزی، بلکه ذهن‌های مردم‌اند. پروژه‌ی تخریب سرمایه‌ی اجتماعی، القای بی‌اعتمادی، و بازنمایی مکرر شکست‌ها، همه در قالب روایت انجام می‌گیرد. روایت است که یا امید می‌سازد یا یأس می‌پراکند. بنابراین، اگر جبهه‌ی ایمان، روایت نسازد، حقیقت هم تأثیرگذار نخواهد بود. و این، رسالتی است برای طلاب که با روایت‌گری مؤمنانه، امید را زنده نگه دارند.

در این مسیر، طلاب باید بپذیرند که تنها علم رسمی حوزه‌ای برای ایفای نقش تمدنی کافی نیست. طالب علم دین، اگر روایت‌گر نشود، ناگزیر به حاشیه خواهد رفت. جامعه‌ی امروز، بیش از همیشه به راوی نیاز دارد؛ راوی‌ای که درد را لمس کرده اما در آن توقف نمی‌کند؛ راوی‌ای که با مردم همراه است، اما افق را نیز می‌شناسد. چنین راوی‌ای، نه مبلغ عادت‌شده، بلکه مهندس اندیشه‌ی مردم است.

مهندسی روایت امید، یعنی ساختارمندی اندیشه و کلام به‌گونه‌ای که مخاطب، پس از شنیدن یا خواندن، فقط آرامش نیابد، بلکه برافروخته شود، برخیزد، و سهم خویش را در مسیر تاریخ دریابد. امید، در این معنا، نه حس خاموش، که ادراک جهت‌دار و پویا از معنا، غایت و امکان است. اگر یأس، از فقدان تصویر آینده برمی‌خیزد، امید، مولود تصویری روشن، واقع‌بینانه و شدنی از فرداست.

طلاب، با تکیه بر متون نورانی دین، تجربه‌های سترگ تاریخ اسلام، و سرمایه‌های انقلاب اسلامی، می‌توانند این تصویر را به نمایش بگذارند. البته، این وظیفه تنها در بیان مفاهیم کلی خلاصه نمی‌شود، بلکه نیازمند بهره‌گیری از زبان روایت و نمونه‌های زیسته‌ی امید است.

امروز، جامعه تشنه‌ی شنیدن روایت‌هایی واقعی، ملموس و صادقانه است. روایت یک مادر شهید، یک طلبه‌ی گمنام در مناطق دورافتاده، یک جوان جهادگر در مناطق محروم، یا حتی بازگشت یک انسان از وادی گناه به آغوش نور؛ این‌ها مصالح اصیل معماری امیدند. اگر طلبه‌ای، روایت کاروان‌های جهادی را در خوزستان، خراسان جنوبی یا سیستان، بشنود و منتقل کند، اگر صدای معلمی را که در مناطق صعب‌العبور، درس مقاومت می‌دهد، بازتاب دهد، یا حتی اگر روایت تحول یک نوجوان در یک اردوگاه فرهنگی را با صداقت به مخاطب عرضه کند، امید را در قالب تجربه به ذهن‌ها تزریق کرده است.

در سال‌های اخیر، نمونه‌هایی از این روایت‌گری موفق، در رسانه‌ی ملی، مستندهای خودجوش جوانان انقلابی، یا روایت‌های تصویری در شبکه‌های اجتماعی دیده شده است. مستند «از لاک جیغ تا خدا»، روایت یک تحول عمیق درونی است که امید را به سبک زندگی بازمی‌گرداند. روایت‌هایی که توسط «طلاب رسانه‌ای» در قالب کلیپ‌ها یا گزارش‌های میدانی تولید شده‌اند، توانسته‌اند بخشی از گفتمان مقاومت را از سطح نخبگان به دل مردم بیاورند.

با این‌حال، روایت‌گری امید نباید به ساده‌سازی یا انکار واقعیت منجر شود. مردم، به‌درستی از رنج معیشت، ناکارآمدی‌ها، یا بی‌عدالتی‌ها گلایه دارند. اما روایت‌گر مؤمن، واقعیت را نمی‌پوشاند؛ آن را تبیین می‌کند، ریشه‌ها را می‌شکافد، ظرفیت‌های اصلاح را برجسته می‌سازد، و افق را می‌نمایاند. حقیقت، آن‌گاه که با ایمان و دلسوزی بیان شود، خود، امید می‌آفریند.

طلبه‌ی موفق امروز، باید هم به فقه و کلام مسلط باشد، و هم به جامعه‌شناسی، ارتباطات، روان‌شناسی اجتماعی و سواد روایت. اگر امام خمینی (ره) با یک جمله‌ی «ما می‌توانیم»، روح امید را در کالبد ملتی دمید، امروز نیز هر طلبه‌ای می‌تواند با کلمات خویش، بذر آینده‌ای روشن را در دل یک ذهن خسته بکارد. این، شرافت و مسئولیت طلبگی است: «برانگیختن جان‌ها به حرکت، در میانه‌ی طوفان‌ها.»

پیامبران الهی، خود، راویان امید بودند. نوح، در دل طوفان، کشتی ساخت. ابراهیم، در آتش، ایستاد. موسی، در مصاف با فرعون، قوم خود را به سوی ساحل رهایی برد. رسول خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، در شعب ابی‌طالب، در بدر، در احد، و در فتح مکه، همواره نوید می‌داد؛ نه از سر غفلت از رنج‌ها، بلکه از عمق یقین به وعده‌ها.

اکنون، در آغاز دهه‌ی پیش‌رو، که جمهوری اسلامی درگیر چالش‌های بزرگ، اما برخوردار از فرصت‌های عظیم است، نقش طلاب، بیش از هر زمان، روشن و حیاتی است. این، دوران روایت‌سازی است. هر سخنرانی، هر پست رسانه‌ای، هر گفت‌وگو، باید سهمی در ساختن ذهنی امیدمند داشته باشد؛ ذهنی که گذشته را بفهمد، حال را تبیین کند، و به آینده ایمان داشته باشد.

در این راه، طلاب می‌توانند با تشکیل حلقه‌های روایت‌گری امید در مدارس علمیه، دانشگاه‌ها و مساجد، به شناسایی روایت‌های واقعی، ساده، اما اثرگذار بپردازند و با آموزش مهارت‌های سواد رسانه‌ای، داستان‌نویسی و مستندسازی، از ظرفیت هنر، پادکست و شبکه‌های اجتماعی برای انتقال این روایت‌ها بهره‌برداری کنند. این شبکه‌های راویان مردمی، همراه با هدایت فکری طلاب، می‌توانند نیرویی تازه در بازسازی سرمایه‌ی اجتماعی و دمیدن روح امید در بدنه‌ی جامعه باشند.

اگر بخواهیم جایگاه طلاب را در تمدن‌سازی اسلامی به روشنی بیان کنیم، باید گفت: «آنان، مهندسان روایتی‌اند که تمدن نوین اسلامی را، پیش از آن‌که در عینیت شکل گیرد، در اذهان مردم بنیان می‌نهند. ذهنی که امید دارد، جامعه‌ای می‌سازد که حرکت دارد. و آن‌گاه که حرکت آغاز شود، سنت الهی، قدم‌به‌قدم همراه خواهد بود.»

انتهای پیام/

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *