Wp Header Logo 3779.png

حمیدرضا شکارسری شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ با اشاره به گسسته شدن پیوند شعر معاصر با مخاطب به‌ویژه در حوزه شعر نوجوان گفت: بازار شعر نه‌تنها در حوزه کودک و نوجوان،‌ بلکه در حوزه شعر بزرگسال نیز با بحران مخاطب روبه‌رو است‌، بحرانی که در دهه‌های قبل نیز جدی بود،‌ اما اکنون بسیار بحرانی‌تر است،‌ امروز ما با بحران مخاطب به‌معنای بحران خواننده روبه‌رو هستیم،‌ به این مفهوم که اصلاً کسی شعر نمی‌خواند،‌ در مقایسه با دهه‌های گذشته ما نه‌تنها مخاطب شعر نداریم،‌ بلکه خواننده نیز نداریم.

وی ادامه داد: اما سؤالم این است؛ آیا ما باید با این جریان همراه شویم؟ خیر. ما باید تلاش کنیم، با آفرینش‌های ادبی جذاب‌تر با شیوه‌های ارائه جذاب‌تر با واسطه فضای مجازی و شیوه‌هایی از این دست حداقل بتوانیم بخشی از مخاطبان از جمله مخاطبان نوجوان را به‌سمت فضای کتابخوانی و شعرخوانی مجدد سوق دهیم، فضای مدارس در این زمینه بسیار اثرگذار است،‌ ما باید در مدارس فضایی تحت عنوان کتابخانه و قفسه شعر داشته باشیم، فضای سرای محله‌ها، کانون‌های پرورش فکری و… باید با شعر مهربانی بیشتری داشته باشند،‌ تا بتوانیم نوجوانان امروز را حتی‌الامکان با جریان شعر معاصر همراه کنیم.

شکارسری با اشاره به وضعیت شعر فارسی در کتاب‌های درسی و در شبکه‌های سیما گفت: اکنون تقریباً می‌توان گفت که هیچ توجهی به شعر فارسی نه در کتاب‌های درسی و نه در صداوسیما دیده نمی‌شود،‌ توجهی که در زمان حاضر به مقوله شعر، عموماً  مقوله شعر کودک و نوجوان در صداوسیما می‌شود،‌ عملاً صفر است، در کتاب‌های درسی درصد ناچیزی شعر دیده می‌شود.

شکارسری اذعان کرد: ما شاعران اصلاً تلاشی نمی‌کنیم شعر کودک و نوجوان و خصوصاً شعر بزرگسال را به دایره مطالعاتی خوانندگان و مخاطبان اضافه کنیم، نه از سوی مراجع ذی‌ربط وقت، حوصله و بودجه‌ای برای گسترش شعر وجود دارد و نه از سوی شاعران دیگر انگیزه‌ای وجود دارد،‌ شاعران معاصر به لاک شخصی‌نویسی فرو رفته‌اند، چون مخاطبی ندارند و از نوشته‌های خود بازخورد نمی‌گیرند.

این شاعر تصریح کرد: شعر معاصر از کرونا به بعد آپارتمان‌نویس و کافی‌شاپ‌نویس شده است، ما شاعران درون خودمان نشسته‌ایم و شعر می‌گوییم،‌ نهایتاً با یکی دو نفر دیگر شعر می‌گوییم، وجه اجتماعی شعر عملاً فراموش شده است، اشتباه نشود، منظور من از وجه اجتماعی وجه سیاسی شعر نیست، آن وجه شخصیت اجتماعی انسان و مراودات انسان با اطرافیان جامعه و جهان قطع شده است، عملاً شاعران در مجامع بسته خود برای خودشان شعر می‌گویند و می‌خوانند، انتظار من این نیست که مانند دهه‌های 60 و 70 که اعلام شود؛ “یک شب شعر قرار است برگزار شود.”،‌ یک‌دفعه هزاران نفر خیابان‌ها را ببرند،‌ نه، اما باید حداقل به جایی برسیم که بتوانیم شمارگان کتاب‌های شعر را از 100 تا 200 نسخه فعلی به حداقل یک‌هزار نسخه برسانیم.

وی سؤال کرد: چرا ما در صداوسیما،‌ شبکه فرهنگ،‌ شبکه صدا،‌ شبکه ورزش و… داریم،‌ اما یک شبکه شعر نداریم؟ مگر کم کارشناس شعر داریم؟ چرا ما شعر را زینت‌المجالس می‌دانیم؟ اگر شعر باشد، خوب است،‌ اگر نبود هم کسی نگران نمی‌شود.

انتهای پیام/+

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *