به گزارش شهرآرانیوز، یک تخت ساده در کنج صحنه، جایی که کودک، سه برهه از زندگیاش را پیش چشم تماشاگر مرور میکند. مادر، هم جوانیاش را به ما نشان میدهد و هم پیریاش را، انگار که زمان در یک لحظه فشرده شده باشد. گوشه دیگر صحنه، آشپزخانهای کوچک است با کابینتهای قدیمی و چراغی که آرام بر میز شام میتابد؛ جایی که خاطرات، در سکوت دیوارها جا خوش کردهاند.
«شکستگی» ما را به سفری در میان لحظههای ساده اما پرمعنا میبرد؛ لحظههایی که در ظاهر عادیاند، اما در عمقشان کشمکش، سکوت و هزار حرف ناگفته موج میزند. هر شکستگی، روایتی تازه میسازد؛ روایتی که نه زشت است و نه باید پنهان شود، بلکه میتوان آن را دید، لمس کرد و حتی با نگاهی زیبا ادامه داد.
در این صحنه، تخت تنها محل خواب نیست؛ آشپزخانه، فقط جایی برای پختوپز نیست؛ و شخصیتها، صرفاً نقشهایی روی صحنه نیستند. هرکدام آیینهایاند که ترکها و زخمهای خود را با ما قسمت میکنند، بیآنکه بخواهند چیزی را پنهان کنند. اینجا، هر جزئیات صحنه، بخشی از یک پازل احساسی است که باید با چشم و دل کاملش کرد.
نمایش « شکستگی» به کارگردانی امین رضاییاردانی این روزها در پردیس تئاتر مستقل روی صحنه است و در ادامه گفتوگوی ما با عوامل این نمایش را میخوانید.
شکستگی؛ تعارضی که میتواند زیبا باشد
امین رضایی اردانی درباره ایده شکلگیری تازهترین اثرش میگوید: نمایش فضای تجربهگرا دارد و برای من نوع مواجهه با مخاطب اهمیت ویژهای دارد. این بار به سراغ این پرسش رفتم که آیا ما بیشتر میبینیم یا بیشتر تصور میکنیم؟ در این اثر، مانور اصلی من بر این است که شاید بسیاری از آنچه میبینیم، تصاویری باشد که بر اساس الگوهایی در خانواده شکل گرفته و این الگوها وقتی با اجتماع مواجه میشوند، دچار تفاوت میگردند. این برخورد برای هر فرد میتواند نوعی تعارض یا به استعاره، شکستگی ایجاد کند. این شکستگی چیزی نیست که بتوان مانع آن شد، بلکه باید آن را درک کرد و با نگاهی زیبا با آن ادامه داد؛ مانند هنر ژاپنی که شکستگی کوزه را با طلا ترمیم میکنند. در نگاه من، این شکستگی نه زشت است و نه مانع ادامه مسیر.
او درباره گروه اجرایی نمایش نیز توضیح میدهد: علی رضاییاصل، از دوستان قدیمیام، از نمایش “بیستون میتازد” تاکنون با من همکاری داشته است. نوید، فرزند خردسال او، در این نمایش انرژی ویژهای به گروه بخشیده است. مژگان خلیلیان و سیاوش طهماسبی نیز از هنرمندانی هستند که حدود یک دهه با من همکاری داشتهاند. ما پس از سالها دوباره کنار هم جمع شدیم تا با انگیزهای تازه کار کنیم؛ نه صرفاً برای جشنواره، بلکه برای ادامه فعالیت خلاقانه در کنار یکدیگر.
کارگردان نمایش آنتیگونه بیان میکند: منصور جهانبخش تهیهکننده نمایش قبلی من هم بود که به اجرا نرسید. اکنون در اجرای “شکستگی” نه تنها از نظر مالی، بلکه از نظر معنوی همراه ماست. در شرایطی که فشار اقتصادی زیادی بر گروههای تئاتری وجود دارد، حضور او برای ما بسیار ارزشمند است.
رضاییاردانی ادامه میدهد: این نمایش دومین بخش از سهگانهای به نام «استخوان شکستگی ندارد» است. بخش نخست آن در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نوشته و تمرین شد، اما به اجرا نرسید. این سهگانه به ترتیب به «برخورد فرد با فرد» در بخش نخست، «برخورد فرد با خانواده» در بخش دوم و «برخورد فرد با اجتماع» در بخش سوم میپردازد.
روایت یک ارتباط پیچیده بین مادر و پسر
مژگان خلیلیان بازیگر نمایش «شکستگی» تاکید میکند: من نقش مادر را ایفا میکنم. در این نمایش، ارتباط مادر با پسرش در سه برهه زمانی مختلف به تصویر کشیده میشود و چالشهای موجود در این رابطه به شکلی عمیق نمایش داده میشود.
او میگوید: نمایشنامه کمی پیچیده بود، اما سختترین بخش برای من درک فضای اثر و نحوه واکنش دادن در موقعیتهای مختلف بود. در واقع باید میفهمیدیم چگونه باید در هر شرایطی ارتباط برقرار کنیم و پاسخ مناسبی بدهیم.
این هنرمند درباره اهمیت کارگردانی و طراحی نقشها تاکید میکند: متن آقای رضایی کمی پیچیدگی دارد، بنابراین طراحی و کارگردانی دقیق بسیار مهم است تا بازیگر بتواند نقش خود را درک کند. خوشبختانه آقای رضایی از ابتدا همراه ما بود و مدام با مثالها و موقعیتسازیها کمک میکرد تا بتوانیم به درک درست شخصیتها و موقعیتها برسیم.
از شکست تا بازگشت؛ سفری در دل نمایش شکستگی
علی رضایی اصل، بازیگر«شکستگی»، با اشاره به حضور خود در این نمایش توضیح میدهد: در این اثر دو نقش متفاوت را ایفا میکند؛ نقش پدر خانواده و همچنین فرزندی که به بزرگسالی رسیده، اما به دلیل شکست در زندگی مجبور به بازگشت به خانواده شده است.
او پیشتر نیز با امین رضایی اردانی همکاری داشته و درباره ویژگیهای آثار او میگوید: نمایشهایی که او کارگردانی میکند، معمولاً متفاوت است زیرا نویسنده آثار خودش بوده و این نیز باعث میشود ارتباط با نقشها عمیقتر و اجرا بهتر پیش رود.
این هنرمند درباره پیچیدگی نمایش و نقشهای خود بیان میکند: نمایش ما کمی پیچیده و نقشها چالشبرانگیز هستند. در ابتدا شاید ارتباط برقرار کردن با نقشها برایم آسان نبود، اما با کمک کارگردان توانستم با نقشها ارتباط برقرار کنم و از این چالش عبور کنم. وقتی کارگردان همراه و دلگرمکننده باشد، بازیگر بهتر میتواند از پس نقشها برآید.
source