یادداشتی با مضمون نقد داستان کوتاه «یک نصفه روز» در عصرانه با کتاب
سی و یکمین نشست «عصرانه با کتاب» به همت کانون نقد ادبی فردوس، با خوانش و بررسی داستان کوتاه «یک نصفه روز» نوشته نجیب محفوظ در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، برنامه عصرانه با کتاب در سی و یکمین نشست کانون نقد ادبی فردوس، از ساعت ۱۶:۳۰ روز چهارشنبه، ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، به تحلیل و بررسی داستان کوتاه «یک نصفه روز» اثر نجیب محفوظ اختصاص یافت.
در نشست عصرانه با کتاب که به همت کانون نقد ادبی و با مشارکت کتابخانه فردوس با هدف ارتقای سطح خوانش و درک عمیقتر مفاهیم داستانی برگزار میشود، ضمن خواندن داستان کوتاه «یک نصفه روز» نوشتهی نجیب محفوظ، در خصوص سبک ادبی و مفاهیم داستانی آن با حضور کارشناس و منتقد ادبی، بهبد بهلولی، بحث و تبادل نظر شد.
بر اساس این گزارش و در ادامه، نقد تحلیلی این داستان به قلم بهبد بهلولی به منظور شناخت بیشتر عناصر داستانی و همچنین نگاه نجیب محفوظ ارائه میشود.
«نجیب محفوظ در داستان یک نصفه روز، با سادهترین سازهی روایی (مدرسهای که کودک برای نخستینبار به آن پا میگذارد) دست به معماری پیچیدهای از هستی میزند؛ معماریای که در لایههای زیرین خود، یک صورتبندی تمثیلی از حیات انسانی را بازتاب میدهد. آنچه در ظاهر، تجربهی آغازین یک صبح و پایان یک روز مینماید، در متن محفوظ به تمثیلی از تولد، زیست، فرسایش و مرگ بدل میشود؛ گویی زمان در قالبی فشرده، بسان آینهای، تمامی گسترهی عمر را در نیمروز بازمیتاباند.
از اینرو، «مدرسه» دیگر مکان عادی تعلیم و تربیت نیست؛ بلکه میدان هستی است: جایی که انسان نخستین بار به مواجهه با قواعد، خشونت نظم، لذت بازی، امکان دوستی و اضطراب رقابت پرتاب میشود. پدر که دست کودک را گرفته، چیزی فراتر از یک راهنماست؛ نماد انتقال انسان از بیخبری آغازین به درون جهان اجتماعی و هستی معنامند. این ورود، همان لحظهی آگاهی است که کودک/انسان را از ساحت امن آغازین جدا کرده و در معرض جهان قرار میدهد.
محفوظ، زمان را به بازی میگیرد. یک صبح به اندازهی یک عمر کش میآید و در همان حال، یک عمر در چشم بههمزدنی به غروب بدل میشود. این تضاد، همان اضطراب اگزیستانسیالیستی است که در سراسر متن جاری است: انسان، بیآنکه بداند چگونه، درون چرخهای قرار میگیرد که پایانش محتوم است. کودک که مدرسه را تجربه میکند، در واقع به تمامی مناسبات زندگی کشیده میشود: عشقهای گذرا، ترسهای پنهان، آزمونهای نابرابر، کامیابیهای کوتاه؛ و آنگاه که مدرسه پایان مییابد، او خود را پیر مییابد؛ یعنی لحظهی مرگ، بهسادگی و بیمقدمه در پایان «کلاس» حاضر میشود.
اینجا محفوظ، در عین ایجاز، به انکار یا تأیید معنای نهایی نمیپردازد. او نه تسلای مذهبی میدهد، نه قطعیت فلسفی؛ بلکه مخاطب را با خلأیی آشنا میکند که در متن داستان، از خلال ایجاز و استعاره ساخته میشود. خلأیی که در حقیقت، همان تجربهی بیپناهی انسان در برابر گذر زمان است.
نجیب محفوظ در «یک نصفه روز» با کمینهترین روایت، به بیشینهی معنا دست میزند؛ مدرسه بهمثابه مکانی برای تعلیم، در متن او بدل به صحنهی هستی میشود، جایی که کودک به اجبارِ دست پدر (که بیش از آنکه شخصیت باشد، تمثیل «دازاین» هایدگری است) به جهان پرتاب میشود. این پرتابشدگی، همان Geworfenheit است: انسان بیآنکه انتخاب کند، خود را در جهانی مییابد که قواعدش پیشاپیش تعیین شده است.
مدرسه، نظم و قانون، داوری و امتحان را بر کودک تحمیل میکند؛ و این همه چیزی جز همان “جهانمندی” نیست که هایدگر بر آن تأکید میکند: جهان بهمثابه مجموعهای از امکانات و محدودیتها که آدمی را در خود میبلعد. کودک در مدرسه میآموزد که زندگی، چیزی جز میدان کشاکش نیروها نیست؛ دوستیها موقتی، بازیها رقابتی، و عشقها گذرا. هر تجربه، بازتابی از موقعیت انسانی است که در دل زمان، بیوقفه رو به فرسایش میرود.
محفوظ، زمان را میفشارد تا عریانی آن را آشکار کند: صبحی که آغاز زندگی است، تا غروبی که جز پایان و مرگ نیست. این فشردگی، همان ابزورد کامویی را تداعی میکند: پوچیِ تجربهای که از یک سو لبریز از شور لحظههاست، و از سوی دیگر، محکوم به زوال قطعی. پایان روز، که کودکِ آغازین را در هیئت پیرمردی مواجه با مرگ بازمینمایاند، عینیتبخشی به همان تناقض ابزوردی است که کامو در آن پرسش بنیادین را طرح میکند: اگر پایان محتوم مرگ است، زندگی چه معنایی دارد؟
محفوظ پاسخ نمیدهد، زیرا کار او نه تجویز، که افشاست. افشای شکاف میان تمنای جاودانگی و واقعیت فناپذیری. زبان او ساده است، اما همین سادگی، شدت عریان معنا را تشدید میکند. استعارهها جایگزین خطابه میشوند؛ و مدرسه، در نهایت، همان جهان است: جایی که انسان یک نیمروز بیش نمیزید، بیآنکه بداند چرا.»
«عصرانه با کتاب» چهارشنبههای هر دوهفته یک بار، از ساعت ۱۶:۳۰ در کتابخانه فردوس میزبان دوستداران کتاب و کتابخوانی خواهد بود و حضور برای عموم در آن آزاد است.
علاقهمندان برای حضور در این برنامه به فرهنگسرای فردوس، واقع در فلکۀ دوم صادقیه، بلوار فردوس شرق، بعد از خیابان شهید سلیمی جهرمی، کتابخانه فردوس مراجعه کنند. برای اطلاعات بیشتر به نشانی ferdos.farhangsara در شبکههای اجتماعی مراجعه فرمایید یا با شماره تلفن ۴۴۰۸۱۰۴۳ تماس بگیرید.
source