نه در سایت وزارت ارشاد و نه در مراجه حضوری به اداره کل مطبوعات داخلی و یا دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات و یا هیچ مرکز اداری، پژوهشی، دانشگاهی و یا صنفی نمیتوانیم سیاهه کاملی از نشریات کودک و نوجوان بیابیم. با این حال برخلاف تصور عمومی که تعداد این نشریات را بسیار اندک فرض میکند، نمونه های متعدد اما پراکندهای از این نشریات را در قالبهای مختلف میتوان یافت؛ از نشریات دارای مجوز گرفته تا نشریات فاقد مجوز، ویژهنامهها، ضمائم، نشریاتی که در قالب کتاب منتشر شدهاند، نشریات داخلی و … . اینبار و در ادامه یادداشتهای قبل از چند نمونه دیگر از این نشریات را یاد میکنم.
«هوپا» را نشر هوپا به شکل فصلنامه منتشر میکند. گویا این مجله ابتدا فاقد مجوز رسمی بوده و حالا چنین نیست. آخرین شماره این نشریه خوش آب و رنگ را که دیدهام شماره 19 بوده و سردبیر آن نوید سیدعلیاکبر است. هوپا حالا از حرفهایترین مجلات ماست. مجله «سرای کودک» را انجمن تخصصی کودک و رسانه به شکل مجازی، بدون مجوز و رایگان منتشر میکند. «دارکوب بچهها» را موسسه معاک در تهران و با سردبیری شهرام شفیعی منتشر و به رایگان توزیع میکند. مجله «بچههای ماه» را شاگردان نوجوان فرهاد حسن زاده زیر نظر او به شکل غیر کاغذی تهیه و همرسان میکنند و من تا شماره سیزده آن را دیدهام و نمیدانم هنوز هم منتشر میشود یا نه. «گلک نو» نام جُنگ هایی است که اخیرا توسط یک ناشر کمک آموزشی و با همراهی چند چهره پیشکسوت ادبیات کودک برای سنین مختلف دانشآموزی بدون مجوز مطبوعاتی منتشر شدهاند. «ویسپوبیش» نشریهای است که یک موسسه آموزش زبان به سردبیری آرمان آرین به شکل مجازی و رایگان منتشر میکند. از سرنوشت مجله «سیزده» که از سوی زکیه شادلو برای نوجوانان منتشر میشد بیخبرم.
و حالا خارج از تهران؛ که امروزه حیات اصلی مطبوعات کودک و نوجوان را باید دور از پایتخت جستجو کرد. از جمله این نشریات «مبارک» است؛ ماهنامهای که روابط عمومی شرکت فولاد مبارکه در استان اصفهان منتشر میکند و دبیر تحریریه آن زهرا ماهری است و بنده یازده شماره از آن را دیده ام. کلاغک نشریهای با دوره انتشار نامنظم و در قطع روزنامه است که توسط نشر کتابک در قم منتشر و به رایگان توزیع میشد.
شادونه نشریهای است که در سال جاری به همت آمنه جعفری انتشار خود را در شهرستان لنگرود در استان گیلان آغاز کرده است. همین طور لاله آبیدر را نگین وکیلی و سوران صدیقی در کردستان منتشر میکنند. رنکینگ فصلنامهای به مدیرمسئولی کاظم شعبانی و سردبیری انسیه کریمی است که به شماره 21 رسیده و در بیرجند منتشر میشود.
مجله «کودک ساحل» به شکل کاغذی در بندرعباس توسط مجموعه رسانهای «صبح ساحل» و نشریه قندک در سیستان و بلوچستان به همت محسن سنچولی پردل و سردبیری ملیحه نیکبخت منتشر میشوند. با این حال به گمانم یکی از منظمترین و جدیترین نشریات خصوصی استانی کودک در کشورمان ویلکان است که به فارسی و کردی در کرمانشاه منتشر میشود و باید به شماره پنجاه رسیده باشد. عبدالله مرادی صاحب امتیاز و پیوند فرهادی دبیر تحریریه این نشریهاند.
پیشتر نشریات کودک خوبی در سایر استانها چون آذربایجان شرقی و غربی، لرستان، سمنان، یزد، فارس و … هم سراغ داشتم که چند سالی است از وضعیت آنها بیخبرم.
از عاقبت چندین و چند مجله ی کودکی هم که توسط مهاجران افغانستانی در ایران به انتشار میرسید اطلاعی ندارم. به گمانم این نشریات همچون باغ، کودکان آفتاب، اینها، هواباز و … پس از اخراج گسترده این پناهجویان از کشورمان تعطیل شده باشند.
گروه دیگر نشریات داخلی دانشگاهها هستند. از آن جمله، هورام را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به صاحب امتیازی دکتر محمد جواد مهدوی و سردبیری فاطمه سوقندی منتشر میکنند. «صد دانه یاقوت» نشریه مشابهی در دانشگاه شیراز و در میان دانشجویان رشته ادبیات کودک آن دانشگاه است. دانشجویان دانشگاه فرهنگیان قزوین نشریه کوله پشتی را همزمان برای کودکان و درباره ایشان زیر نظر استادشان دکتر بهاره فضلی درزی انتشار میدهند.
جالب آن که بیمجوز بودن بسیاری از این نشریات دلیل مضاعفی است که آن را برای پژوهشگران و کتابخانههای مرجع نفرستند و در هیچ فهرستی ثبت و مستند نشوند تا مبادا خود را به دردسر افکنند.
بعید است کسی در ضرورت ثبت دقیق اتفاقات حوزه مطبوعات و نشریات در حال انتشار کشور به ویژه مطبوعات کودک و نوجوان تردیدی داشته باشد. وضعیت آشفته و نابسامان فعلی را هیچکس تایید نمیکند. اما اینکه راه چاره چیست را باید مدیران و متولیان فرهنگی پاسخ دهند.
آیا این مهم، وظیفه فراموششده سازمان اسناد و کتابخانه ملی است؟ آیا میشود آن را به کتابخانه مرجع و بزرگ دیگری مثل مجلس، آستان قدس و یا دانشگاه تهران سپرد؟
آیا متولی و مسئولی که قصور کرده و وظیفه ثبت دقیق اطلاعات نشریات تخصصی به عهده اوست معاونت رسانهای وزارت ارشاد است؟ آیا باید کار را به گردن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انداخت؟ آیا راه حل اتخاذ روش اعلامنامه در مجوز نشریات کودک به جای نظام فعلی پیشگیری و مکلف کردن هر نوع نشریه کودک به ثبت اطلاعات در سامانهای واحد نیست؟
آیا عجیب نیست که اکثریت نشریات کودک کشور فاقد مجوز رسمی و یا دقیق باشند؟ کسی میداند چرا ادارات دولتی و حکومتی، نهادها و زیارتگاهها و محافل مذهبی، انتشاراتیها، موسسات صنعتی و اقتصادی، دانشگاهها، شرکتهای خصوصی، موسسات آموزشی، موسسات خیریه و … و … همگی به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است بدون اخذ مجوز رسمی، جداگانه و تخصصی به انتشار مجلات کودک و نوجوان بپردازند؟ آیا آنچه گفته شد نشان نمیدهد لازم است کسی، در جایی، در چیزی تجدید نظر کند؟
source