همشهری آنلاین– سحر جعفریان عصر: حالا نوبت اضافه کردن کمی آب حرارت دیده روی لایههای یکدست و چرخاندن زیگزاکی چاسن (همزن چای ماچا) در آن است. خیلی طول نمیکشد تا فوم نرم یا کف چای پدیدار و نوشیدنی ترند این روزها آماده سرو میشود. از فنجانی ۲۰۰ تا ۴۵۰ هزار تومان نارگیلی، وانیلی، دارچینی و یا اورجینال که اغلب، مشتریان جرعه جرعه آن را سر میکشند؛ شاید چون چشاییشان به مزه متفاوت ماچا عادت ندارد و بیشتر به بهانه عکس برداشتن برای شبکههای اجتماعیشان با هشتگ یا کلیدواژه ماچا-خور، ماچا-نوش، آن را از میان همه خوبانِ منوی کافه برگزیدهاند.
دیروز سوشی و مارچوبه، امروز ماچا
پودر آسیابشده برگهای چای سبز ژاپنی که خیلی پیشتر فقط به سبب خاصیت درمانی دَمآوری میشد حالا به هزار فیس و افاده خودش را چپانده وسط منوی پرطمطراقِ کافه و رستورانهای گوناگون. کافههای کوچک، معمولی یا رستورانهای آنچنانی و لوکس که تا دیروز پرفروششان خوراک سوشی و شیرینی موچی و حتی خوردنیهای مارچوبهای بود و حالا چای ماچاست که مشتریها برایش صف میکشند. امیر باریستاست و کافه جمع و جورش جایی در بازاربزرگ دارد: «بعضی خوردنیهای فارغ از خواص یا آوردههای مالیشان، صدقه سر سینما و تلویزیون و فضای مجازی ترند میشوند. مثل مارچوبه که با سریال هیولا و دیالوگ «به همین مارچوبه و پاستایی که میخوریم قسم…» شناسانده و معروف شد. ماچا هم همینطور؛ تولدش در شبکههای مجازی با ادا و اطوارهای سلبریتیها اتفاق افتاد.»
کاسه سلبریتیها زیر نیمکاسه ماچای اومامی و آشپزخانهای
«ژاپنی بنوش؛ چربیهای آبنشویت رو با ماچا آب کن»، «ماچاییها هیچوقت انرژیشون نمیافته»، «با ماچا درسخون شو»، «از ماچای داغ تا آیس ماچا؛ سرطان، پَر» و خیلی عبارات دیگر که مدتیست هم در شبکهها و صفحات مجازی وایرال شدهاند و هم وسوسه بسیاری از کابران را برمیانگیزند. چند پست اخیر یکی از سلبریتیهای مجازی که کارش کافهگردیست به ماچا و ماچاخوری اختصاص دارد. وسط باشگاه ورزشی سوپر لوکسی ایستاده و بیشتر از آنکه سر و کارش با تردمیل، هالتر و دمبل باشد چای ماچا مینوشد و با اَکتهایی سینمایی این طور تبلیغ میکند: «کافئین بالا، آنتیاکسیدان بالا، آمینواسید هم بالا…به شرط اینکه ماچای اصل با طعم اومامی (طعمی خاص و ترکیبی) بنوشی…» از کپشنهای طولانی آن پستها نیز پیداست دست آقای سلبریتی و دیگر سلبریتیهای مجازی به بهانه اطلاعرسانیهای تجاری توی دست صاحبان شرکتهای بازرگانی و وارداتی است: «ماچای تشریفاتی و اعلا با گِرید آ که برداشت نخست از گیاه ماچاست از بستههای نیمکیلویی ۸۰۰ هزار تومانی تا بیش از ۳ میلیون تومان.» بعضی دیگر از سلبریتیهای مجازی، ماچای گرید ۲ یا آشپزخانهای و کلاسیک و یا حتی سِت ابزار دمآوری ماچا را معرفی میکنند.
شاغلان و یوگیهای ماچاخور
انگار راست است که دست بالای دست بسیار است؛ حالا ماچاهای پُر کاتچین (نوعی آنتیاکسیدان)، فاتح آنلاینشاپها تا حجرههای تَهِ بازار پلهنوروزخان، بالا دست انواع قهوه درآمدهاند. و هر صبح تا عصر خیلیها پیش از شروع کار و بارشان یکی دو شات از ماچا به حلقشان میریزند. آنها که دخلِ گران و گشادی برای نوشیدنیهای روزانهیشان کنار گذاشتهاند ماچای اصل میخورند و آنها که دخل نوشیدنیهای کافهایشان تنگ است به ماچای سبزِ کمرنگ (کم کیفیتتر) و حتی ساشهای قانعاند. این میان اما یوگیها (افرادی که یوگا انجام میدهند) بیشتر هوس چای ماچا میکنند. مت یا تشک یوگا را کنج جایی آرام و ترجیحا با نورسفید و کم، پهن میکنند و باقی تجهیزاتشان را هم کنار وسایل دمآوری ماچا قرار میدهند. بعد از اجرای حرکاتی مانند تاداسانا (کوه)، بالاسانا (کودک) چند قُلُپ ماچا میخورند تا ضمن پیدا کردن طعمی شیرین میان تلخی ماچای تازهدم، بوی سبزی شبیه به علفهای خیس شده آن را نیز به جان بکشند: «انگار آبش کمتر از ۸۰ درجه جوشیده یا چاسن را زیگزاکی (شکل اِم یا دبلیو) همنزدهاند تا تلخیاش بیشتر از نرمیاش است…».
source