دیروز که به دیدار نماینده محترم ولی فقیه در استان رفته بودیم، نکات زیادی مطرح شد که البته بخشی از آن به تعارف و تقدیر ایشان از مجموعه شهرآرا گذشت که شاید مهم ترینش این موارد باشد:
شهرآرا پس از تلاطمهای زیاد در الگوی راهبری و مدیریتی توانسته است به دوران استقرار و صلابت خود برسد. شهرآرا در این بازه زمانی نشان داده که خود را وامدار هیچ جریان و تبار سیاسی قرار نداده و توانسته است الگوی استقلال خود را حفظ کند و خود را از امتیازدهی و علقه به جریانهای سیاسی دور نگه دارد؛ معضلی که در دورههای مختلف به این مجموعه آسیب زده است. شهرآرا توانسته است با تمرکز بر مأموریت خود در همه تحول ها، موقعیت خود را پیدا کند و امروز به عنوان روزنامهای رسمی بیان کننده موقعیت مشهد و خراسان رضوی در کنار روزنامههای پرتیراژ کشوری باشد…
و سایر مواردی که شنیدنش در کلام ایشان که هم نماینده رهبر معظم انقلاب هستند، هم امام جمعه و خطیب مردم مشهد و هم خود دارای سبقه کرسی استادی دانشگاه و از پایه گذاران رشتههای ارتباطات و رسانه به صورت آکادمیک در ایران هستند، خیلی شیرین بود. از آن شیرینتر برای بنده به عنوان مدیرمسئول یک بنگاه چندرسانه ای، راهنمایی هایشان بود. ایشان در ادامه بحث و پس از ذکر این نقاط مثبت، اشاره کردند که حالا در این شرایط ثبات و استقلال است که توقعات شکل میگیرد و سپس مواردی را بیان کردند. ضمن اینکه خود را مخاطب آن میدانم، به نظرم برای همه اهل رسانه میتواند مهم باشد:
«حالا دنبال سهم خدا در کار خود بگردید. هر روز و در هر تولیدی ببینید سهم خدا کجاست و کجای کارتان کاری برای خداست. این نیست که بگویم خدمت به مردم هم کار خداست. این سر جای خودش. منظورم این است که در این صفحات و در این تولیدات کجا معروفی را برای خدا راه انداخته اید و کجا منکری را مانع شده اید، کجا کار خدا را راه انداخته اید؛ کار خود خدا. در همه فعالیتهای فرهنگی و رسانهای خود ببینید سهم خدا در این روزنامه چیست و چه جایگاهی دارد.
شما در روزنامه سرمایه گذاری فرهنگی میکنید. ذوق و استعداد فرهنگی ویژگی شماست و نمیشود برای این استعداد و توان مابه ازایی در نظر گرفت. مابه ازای استعداد و توان شما تنها خداست؛ و نکته دیگر اینکه روزنامه شهرآرا در کنار همه ویژگیهای حرفه ای، روزنامه انقلاب است. این طور نیست که تنها به موضوعات روزمره و شهری بپردازیم و کار تمام شود. در انقلاب در حال مبارزه هستیم و انقلاب و مبارزه هنوز تمام نشده است. پس نمیتوانیم درباره مسائل مقابل انقلاب و سم پاشیهای رسانهای علیه انقلاب بی تفاوت باشیم.»
ایشان استقلال سیاسی ما را تمجید کردند، اما به جد بر جریان نقش آفرینی برای انقلاب اسلامی تأکید کردند و این تعریف اقدام برای یک رسانه، هوشمندانه و البته مسئولیت آور است. نکته سوم ایشان این تذکر بود که «حواستان باشد در چهره سازیها و برجسته نمایی شخصیتها و رویدادها و اماکن، کارکرد آن را با خدا و انقلاب اسلامی بسنجید و بدانید چه چیزی را با چه زاویه نگاهی دارید برجسته میکنید. مواظب باشید در این کار فقط وبالش برای شما نماند.»
این نکات وقتی مهم میشود که در سپهر رسانهای گاهی جهت نما میشود دنبال کننده و مشترک میشود لایک و بازدید و کامنت. تذکر حرفهای و اخلاقی ایشان برایم درس آموز بود…. یاد دیدار قبل با ایشان افتادم. خیلی هنرمندانه فرمودند رسانه مخاطب محور رسانه دهن بین نیست. یعنی رسانه این نیست که ببیند مخاطب چه میخواهد و صرفا همان را بگوید تا مخاطب داشته باشد. نه، رسانه باید آرمان گرا و هدفمند باشد.
رسانه آرمان گرا رسانهای است که با نگاه به هدفش و بر اساس موضعش حرف میزند، اما آن را با فناوری زبان مخاطب ارائه میدهد. این هنر رسانه مخاطب محور است. آری، رسانه انقلاب اسلامی باید موضع داشته باشد و باید یاد بگیرد برای مردم و با زبان مردم و حتی توسط مردم محتوا تولید کند و آنچه خط قرمز اوست، آن چیزی است که خدا میپسندد و آنچه او را تنظیم میکند، حق الناس است و آنچه او را پیش میبرد، انگیزه خدمت به مردم است.
انقلاب اسلامی برای حوزه رسانه خود مجاهد مسلمان خستگی ناپذیر میخواهد.
این مطالب را من در امتداد مطالب اخیر حضرت آقا در مراسم عزاداری اربعین در جمع دانشجویان میدانم و در آن فضا مرور میکنم که باید جریان «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» را در میدان رسانه هم پیدا کنیم.
حضرت آیت ا… علم الهدی، از راهنمایی شما سپاسگزاریم.
source