وی در گفتوگو با خبرآنلاین، گفت: ما در این مستند، قصد اثبات تواناییهای فنی خودمان را نداشتیم چرا که اگر چنین نیتی داشتیم، فیلم داستانی محیط بهتری برای اثبات تواناییهایمان بود، اما دغدغه ما در این مستند، مسائل مهمتری بودند. مهمتر از همه صحبتها، حسی درونی که برای این مستند داشتم، مسالهای فراتر از یک انگیزه شخصی بود.
این کارگردان مطرح کرد: وقتی بین جذامیان قدم گذاشتم و حدود یک سال و نیم با آنها اشک ریختم، خندیدم، حسشان کردم و به معنای واقعی کلمه زندگی کردم، دلم را به دلِ پُرغمشان دوختم و این احساس را از فروغ فرخزاد یافتم که گفت «سهم من گردش حزنآلودی میان باغ خاطرههاست». سعی کردم این احساس را با مستند «خانه سیاه است» ترکیب کنم و برای خودم احساس مسئولیت و وظیفه سنگینی تعریف کردم که صدای شخصیت و سوژه جذامی که ۶۰ سال شنیده نشد، باشم و حداقل بتوانم مسایل آنها را برای مردم به تصویر بکشم تا دیده و شنیده و البته مهمتر از آن، درک شود.
صادقی بیان کرد: این سوژهای طرد شده از همه جهان به دلیل نازیبایی است، اما در واقعیت زیباترین تصویر زندگی است. چه انگیزهای از این زیباتر که تصویر انسانی را نشان دهم که دلی شکسته و پر غم و اندوه اما عشقی به نهایت بیکران دارد؟ وقتی از جذام میشنویم، اولین تصویر یا اولین حسی که شاید در ما ایجاد شود، ترس و نازیبایی هست اما زمانی که من روحم را به روح آنان گره زدم چیزی جز زیبایی و عشق نیافتم و برای خود وظیفه دانستم آن تصویری را که همه از جذام دارند، بشکنم و حس پیوند روحم را با مخاطبم شریک شوم.
این کارگردان توضیح داد: لحظهای که این خانواده درِ خانهشان را روی من باز کردند، دیگر نمیتوانستم در قامت مستندساز باشم بلکه احساس وظیفه و مسئولیتی فراتر از صرف ساخت یک مستند داشتم. چه بسا همین احساس وظیفه در قبال خانوادهای که من را مرهم و امین دانستند و من و مخاطب را شریک غم خود کردند، باعث میشد همین مباحث فنی برایمان کمرنگ شود، چرا که من علاوه بر مستندساز، باید مراقب احساسات و لطافت و اندوه سوژهها میبودم که گاهی اوقات باعث میشد مجبور شوم مباحث فنی را کنار بگذارم، ولی با دیدن نتیجه کار احساس میکنم ارزشش را داشت. این مساله، شاخصه و موتور محرک انگیزه من بود که چهبسا این حال جمعی به کل عوامل سرایت کرد و این نتیجه حاصل شد.
وی با اشاره به مهمترین ویژگی محتوایی این اثر مطرح کرد: همین که ۶۰ سال بعد از مستند «خانه سیاه است» فروغ فرخزاد، هیچ مستندی بهغیراز چند مستند پژوهشی از دل جذامیان ساخته نشده است، فکر میکنم برای توضیح کافی باشد. نکته شاخصی که میتوان در مورد محتوای کار گفت (که البته مخاطب باید آن را تایید کند) اما لازم میدانم که بگویم همین است که مستند، داستان سوژهای را روایت میکند که ۶۰ سال کسی نتوانسته بود حتی با دوربین گوشی از او عکس بگیرد اما در این مستند حاضر شدند و ما را امانتدار و شریک غم خود دانستند تا بعد از ۶۰ سال زندگی خود روایت کنند، کاری است که شاید بعید به نظر برسد. همین که جلوی دوربین ما نشستهاند محتوای کار را عیان میکند و هزاران صحنه از زندگی آنان که بهتر است مخاطبان عزیزمان با تصویر سینما آن را ببینند و بشنوند، میتواند قسمتی از تاریخ باشد.
صادقی درباره تجربه حضور در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران عنوان کرد: امروز اولین تجربه حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران را دارم و لحظهای که آثار راهیافته به بخش مستند از سوی دبیرخانه اعلام شد حس و حال من را هیچ کلمهای نمیتواند توصیف کند چرا که سعادت و افتخار این را دارم که در یکی از معتبرترین جشنوارههای جهان حضور داشته باشم و لذت ببرم از فضای درخشان و صمیمی که بین مخاطبان، فیلمسازان و منتقدان وجود دارد، خوشحالم از اینکه بستری در جشنواره فراهم شده تا فیلم بهخوبی دیده و شنیده شود.
وی درباره چشماندازش برای ادامه حضور در عرصه فیلمسازی توضیح داد: هر چشماندازی که در آن توانسته باشم روایتی حقیقی و واقعی از احساسات و روح انسانی را به واسطه سینما بگویم برایم زیباست. سینما را آنطور که زندگی را بیان کند دوست دارم. فیلم کوتاه میتواند همانطور که زندگی همان لحظه کوتاهی بوده که در آن زیستهایم و لذت بردهایم، آن را به تصویر بکشد.
وی ادامه داد: بسیار مشتاقم که تمامی آثار جشنواره را ببینم چرا که فیلم کوتاه زیباترین زبان سینما برای بیان روایتهای تأثیرگذار است.
این کارگردان درباره انتظاراتش از جشنواره فیلم کوتاه تهران گفت: واقعاً اگر بگویم جشنواره فیلم کوتاه بهترین حامی فیلمسازان بین جشنوارههای منطقه است، بیراه نگفتهام اما اگر بخواهم خواهش و انتظارم را بیان کنم از جشنواره میخواهم برای آثاری که توفیق حضور در جشنواره را نداشتهاند و در هیات انتخابها کنار گذاشته شدهاند، جلسهای برای دلیل عدمپذیرش آن مستندها برگزار کنند، چرا که احساس میکنم چنین چیزی نیاز است.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی ملت برگزار میشود.
۵۷۵۷
source