Wp Header Logo 388.png

به گزارش شهرآرانیوز؛ «حمید شریف‌زاده» گرچه با سریال «فاصله‌ها» در تلویزیون، بین مخاطبانش شناخته شد اکنون چند سالی است که از وادی بازیگری فاصله گرفته است و آن‌گونه که خود می‌گوید، بیشتر در خلوت خود می‌نویسد، کتاب می‌خواند و فیلم می‌بیند. این بازیگر سینما و تلویزیون، در آثاری همچون سریال‌های تلویزیونی «فاصله‌ها»، «بچه مهندس» و «زمین انسان‌ها» به نقش‌ها جان بخشیده است. شریف‌زاده که دانش‌آموخته رشته کارگردانی است، باوجود علاقه و عشقش به بازیگری و بودن جلوی دوربین، تصمیم گرفته قصه‌هایی را که دوست دارد خودش کارگردانی کند. او به‌تازگی اولین فیلم کوتاه خود را با نام «وینستون خیلی لایت» مقابل دوربین برده است. اکنون به بهانه ورود حرفه‌ای‌اش به حیطه کارگردانی و حضور کم‌رنگش در عرصه بازیگری، با وی گفت‎وگویی انجام دادیم.

مدتی است که در عرصه بازیگری کم‌کار شده و پشت دوربین رفته‌اید؛ دلیلش چیست؟

من همچنان دغدغه‌ و علاقه‌ام جلوی دوربین رفتن است، ولی نقش‌هایی را که پیشنهاد می‌شود، نمی‌پسندم. نقش‌ها خیلی تکراری شده و این درحالی است که من دنبال یک چالش جدید، پوست‌اندازی و تغییر هستم. مگر یک بازیگر چقدر عمر هنری دارد و چقدر در دهه ۲۰ یا ۳۰ زندگی می‌کند؟ وقتی نقش خوبی برای بازی نداشته باشم، ترجیح می‌دهم جریان خودم را بسازم. دلم می‌خواهد قصه‌هایی را که دوست دارم، بسازم.

تصمیم گرفتید قدم در عرصه کارگردانی بگذارید؟

چند سالی است که دغدغه ساخت را دارم. من جسارت کارگردانان تئاتر و سینما را خوب می‌بینم اما با بی‌سوادی برخی هنرمندان مدعی مشکل دارم؛ یعنی خوب است که جسور باشی، اما برای جسارت احتیاج به یک‌سری آموخته‌ها درباره آن حرفه هست. از یک جایی احساس کردم به یک جریان و رنگ تازه، در زندگی هنری کوچک خودم، احتیاج دارم. من خیلی جزیره‌ای زندگی و کار می‌کنم؛ یعنی زندگی‌ام به کتاب‌ها و فیلم‌هایم خلاصه می‌شود، کناری نشسته و دارم صفا می‌کنم و منتظر چیز خاصی نیستم چون آن اتفاق خاص را خودم در زندگی‌ام به وجود آورده‌ام. برای همین هیچ زمان حوصله‌ام سرنمی‌رود؛ چون همیشه یک کتاب نخوانده دارم. در این سال‌ها سعی کرده‌ام بیشتر سکوت کنم و بیشتر گوش‌ها و چشم‌هایم را باز کنم، بشنوم، بیاموزم و بخوانم. برای همین است که می‌گویم مشکل من با آدم‌های جسور بی‌سواد است، نه آدم‌های باسواد.

حضور این آدم‌های مدعی بدون اطلاعات یا کم‌سواد مسئله‌ای قدیمی در سینما و تلویزیون است. یک دلیلش هم برمی‌گردد به دست‌های پشت پرده و ارتباطات و مافیا. این مسئله از نگاه شما چگونه است؟

الان نگاه کنید، می‌بینید که سالن‌های خصوصی تئاتر به شکلی شده است که هر هنرمندی اگر شبی ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان بتواند اجاره بدهد، سالن را در اختیارش قرار می‌دهند و کیفیت کار و کارگردان برایشان چندان مهم نیست. یک زمانی تو در راستای رشد و کمال، پوست می‌اندازی، اما این‌جا پوست‌اندازی به معنای دیگری اتفاق می‌افتد و کیفیت آثار افول می‌کند. در سینما، تلویزیون و پلتفرم‌ها نیز همین طور است. صرفاً این طور نیست که کارگردان کاربلد باشد؛ هنرمند اگر کاربلد هم نباشد اما اگر سرمایه‌گذار و ارتباطات داشته باشد، می‌تواند کار کند و آن کار هم کیفیت ویژه‌ای نخواهد داشت. دور هم سفره‌ای پهن کرده و سر سفره نشسته‌اند. این اسمش هنر نیست. معتقدم ما اگر ادعای این را داریم که هنر را برای هنر پیش بگیریم، روال موجود درست نیست، زیرا شایسته‌سالاری وجود ندارد؛ یعنی صرفاً این گونه است که هر فردی پول داشت وارد این حرفه می‌شود و تئاتر و سینما کار می‌کند. به همین دلیل است که من ترجیح می‌دهم جزیره‌ای زندگی کنم؛ یعنی کاری را انجام می‌دهم که باعث حال خوبم شود.

با توجه به تجربه بازیگری که تاکنون داشته‌اید، با بازیگران خودتان چگونه رفتار می‌کنید؟

من به اندازه خودم بازیگری را می‌فهمم؛ نه بیشتر و نه کمتر. بازیگری که جلوی دوربین من می‌رود، قطعاً به لحاظ روانی، حس و حال او را بیشتر درک می‌کنم؛ چون خودم جلوی دوربین را تجربه کرده‌ام و دلم می‌خواسته کارگردانم با من به شکلی که دوست دارم رفتار کند. الان طوری رفتار می‌کنم که از این به بعد اگر عمری باشد، بتوانم این راه را خیلی پررنگ ادامه دهم.

احتمالاً دوست دارید آثاری را بسازید که فرصت نشده در قالب بازیگری به آن‌ها نزدیک شوید؟

 جریان فیلم‌سازی برایم یک جور مشق کردن است. خیلی روی یک نقطه ایستادن را دوست ندارم، مثلا دوست ندارم حال آدم‌ها را در یک فیلم رئالیستی پیروی کنم. شاید یک کاری بسازم که در این ژانر نباشد، کاملا انتزاعی یا فانتزی باشد. یعنی در واقع پیشروی سینمای ثابتی نیستم و هیچ‌زمان هم نبودم حتی در بازیگری هم دوست دارم نقش‌های متفاوتی را بازی کنم.

سه‌سال پیش نقش اصلی سریال «نقش خاک» آرش معیریان را بازی کردم که هنوز پخش نشده است. پول عوامل را هم نداده‌اند. توی ذوقم خورد ولی صبر نکردم. اگر نقشی را بازی کردم دوست دارم نقش بعدی که قرار است از فیلتر حمید شریف زاده عبور کند، جدید و نو باشد. حتی مسیر خانه را همیشه یک جور نمی‌روم و مسیر تازه را تجربه می‌کنم تا تکراری نشود. در کارگردانی هم هنوز مشق می‌کنم و هنر آموز هستم.

برایم مسیر تازه، قصه، حرف و فرم تازه اولویت دارد و بر این باورم که سینمای کوتاه بشدت سینمای جدی و سختی است و سعی می‌کنم به مسیر‌های تازه که دلم می‌خواهد برسم.

در پایان، از ساخت فیلم کوتاهی که در حال ساخت آن هستید بگویید و برنامه‌های بعدی‌تان.

دوران دانشگاه فیلم کوتاه ساختم، اما «وینستون خیلی لایت» اولین اثر جدی‌ام است. از دورانی که مشغول کار تئاتر شدم نوشتن را هم شروع کردم. قطعاً همش درست نبوده، اما همه آن‌ها برایم مشق بود تا بعد‌ها یاد بگیرم و خطاهایم را ببینم. من خیلی روی نگارش فیلم‌نامه و نمایش‌نامه حساس و دقیق هستم؛ چون در این رشته تحصیل کردم. البته دانشگاه آنچنان علمی به من اضافه نکرد. اکنون صرفاً دانشگاه شده مدرک و من زمانی که دانشگاه رفتم همه کتاب‌هایی را که قرار بود آنجا بخوانم را خوانده بودم. این شهوت خوانش و یادگرفتن همیشه برایم دغدغه بوده است. این دوسه سال که جلوی دوربین نرفتم به خواست خودم بوده تا با خودم خلوت کنم و به نحوی از خودم فاصله بگیرم و ببینم دنیایی که تا الان در کار هنری ساختم چه شکلی بوده است؟ زندگی اینقدر کوتاه است که وقت تلف کردن را درک نمی‌کنم.

اکنون در حال نوشتن فیلم‌نامه بعد‌ی‌ام هستم. تا یکی‌دو ماه دیگر به امید خدا ساخت آن را کلید می‌زنم. برنامه‌ام این است که ان‌شاءالله در یک سال آینده پنج‌شش فیلم کوتاه بسازم و موازی آن به صورت تیمی طرح فیلم‌نامه سینمایی و سریال را هم برای ساخت جلو می‌بریم.

source

kheiroshar.ir

توسط kheiroshar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *