به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، رضا نمازی مترجم کتاب «خیابان لوگاوینا» در نشست رونمایی این کتاب در فرهنگسرای اشراق گفت: به دلیل علاقهای که در حوزه ایرانشناسی، منطقه بالکان و کشور بوسنی داشتم این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم.
او با اشاره به اشتراکات فرهنگی ایران و بالکان گفت: ایران با بالکان اشتراکات فرهنگی بسیاری دارند به گونهای که چند تن از شعرای فارسی زبان در بالکان زندگی میکردند و نشانههایی از زبان فارسی را میتوانیم در آنجا ببینیم.
وی افزود: هم اکنون در سارایوو، در بخش قدیمی شهر و در بازار، روی بعضی از دیوارها ابیاتی متعلق به خیام به زبان فارسی به چشم میخورد. علیرغم اشتراکات فرهنگی بسیار، هنوز بالکان برای ما ایرانیها منطقهای ناشناخته محسوب میشود که شاید یکی از علل اصلی آن تعداد کم کتابهایی است که در این باره ترجمه شده است و شاید یکی از علل اصلی اشتیاق من به ترجمه این کتاب معرفی بیشتر این منطقه به هموطنانم بود.
نمازی در توصیف نویسنده کتاب خیابان لوگاوینا گفت: یکی از ویژگیهای خانم دمیک، نویسنده این کتاب این است که واقعیتها را به طور کامل میگوید و خواننده کتاب به طور کامل از وقایع با خبر میشود. حقیقت این است که این کتاب بیشتر در مورد زندگی، امید و تلاش ساکنان لوگاوینا برای زندگی در طول سه سال و نیم جنگ است. در واقع این کتاب از زندگی مردم و خانههایشان و ارتباطی که ساکنان با هم داشتند و در نهایت تلاش همه آنها برای زنده ماندن، برگرفته شده است. مردمی که تلاش میکردند علیرغم شلیک تکتیراندازها به پنجره خانههایشان، امید خود را از دست ندهند.
این مترجم اضافه کرد: خانم دمیک روزنامهنگاری جسور بود که طی سفر به کره شمالی، کشور تبت و سارایووی تحت محاصره؛ روایتهای جذاب و شیرینی از اتفاقاتی را که دید، ثبت کرد؛ لحظات دلخراشی هم روایت کرد و هیچگاه دنبال جلب توجه نبود.
مترجم «خیابان لوگاوینا» در ادامه افزود: از بخشهای جذاب کتاب برای من؛ بخش اساتید نوآوری است، این بخش توضیح میدهد که مردم بوسنی در آن شرایط سخت با کمکهای غذایی سازمان ملل و مواد غذایی که داشتند برای خودشان کیک درست میکردند و جشن میگرفتند. از موارد مهم برای مردم بوسنی قهوه و سیگار بود که به علت نبود قهوه در زمان جنگ آنها عدس را میسوزاندند و پودر میکردند و فقط به خاطر ظاهر آن که به شکل قهوه در میآمد، از آن استفاده میکردند.
محمدمهدی حیدری کارشناس حوزه بالکان و از مهمانان این نشست در خصوص شرایط جنگ در بوسنی گفت: شرایط زندگی در زمان جنگ شرایطی بدون آب، برق، گاز و غذا در دمای منفی ۳۰ درجه بوده است. مردم برای گرم ماندن کمدها و دربهای چوبی خود را به آتش میکشیدند. بیشتر غذای آنها کنسروهای باقی مانده از زمان جنگ ویتنام بوده که توسط آمریکاییها ارسال شده بود.
او گفت: یکی از ایرانیهای حاضر در زمان جنگ که به مدت دو سال کامل در زمان جنگ بوسنی فعالیت داشته تمام وقایع را تایید میکند. خاطرات ایشان با روایتهای خانم دمیک با دو نگاه متفاوت خیلی شبیه به هم بود، اینکه مردم در این شرایط زندگی میکردند و خیابان لوگاوینا را نمادی از تمام بوسنی توصیف کردند.
حیدری در خصوص کمک ایران به مردم بوسنی گفت: ماه سوم جنگ کمکهای ایران شروع شد. درخواست از سوی بوسنی آمد. بوسنیاییها ابتدا سراغ کشورهای اروپایی رفتند، چون کشورشان اروپایی بود و تقاضای کمکرسانی داشتند و کمکی انجام نشد. بعد به سراغ آمریکاییها رفتند که این جنگ را تمام کنید و باز اتفاقی نیفتاد؛ سراغ کشورهای اسلامی مانند ترکیه، عربستان، پاکستان، مالزی و… رفتند که تقریبا شرایط سختتر میشد، چون یک دهم مردم کشور در جنگ کشته شدند؛ الان جنگ غزه را در نظر بگیرید با توجه به حملات گسترده و انفجارها هنوز یک دهم جمعیت به شهادت نرسیدهاند، اما در جنگ بوسنی ظرف کوتاهترین زمان یک دهم مردم شهید شدند بدون اینکه صدا از جایی بلند شود.
وی افزود: با توجه به این شرایط، ایران تصمیم گرفت کمک کند که این کمک تا آخر جنگ ادامه داشت. این کمکها شامل مواد غذایی، دارو و سلاح بود.
حیدری در خصوص ابتکار ایران برای ارسال کمک به مردم بوسنی گفت: مهمترین اتفاقی که ایران در این جنگ رقم زد در زمانی بود که شهر کاملا در محاصره بوده است؛ یک فرودگاه در بخش غربی شهر قرار داشت که مردم برای خروج از شهر باید از این فرودگاه استفاده میکردند و در باند فرودگاه میدویدند. سازمان ملل این اجازه را نمیداد و با نورافکن آنها را برمیگرداند و گاهی با نورافکن به صربها اطلاع میداد و تکتیراندازهای صرب مردم را به شهادت میرساندند.
وی ادامه داد: در این زمان ایران پیشنهاد ساخت یک تونل زیر باند را ارائه داد، اما با مخالفت روبهرو شد، زیرا بوسنی گفت زیر شهر کاملا آب و دره است پس نمیتوان خیلی پایین رفت اگر هم خیلی بالا باشد باند فرودگاه فرو میریزد. در نهایت یک ایرانی که پدرش هم مقنی بود با مشورتهای زیاد این کار را انجام داد و تونل افتتاح شد و الان به اسم تونل امید از آن یاد میکنند، چون غذا و دارو را به مردم انتقال میداد و جزو آثار مهم این شهر است. حتی رییسجمهور کشور از این تونل تردد میکرد. این کار یکی از مهمترین کارهای ایران در جنگ بوسنی و برای کمک به مردم بود.
در پایان این نشست، کتاب «خیابان لوگاوینا» نوشته باربارا دمیک با حضور رضا نمازی مترجم کتاب، میثم رشیدی فعال حوزه کتاب و محمدمهدی حیدری کارشناس حوزه بالکان در فرهنگسرای اشراق رونمایی شد.
source