به گزارش شهرآرانیوز، حالا که بازار رقابت میان سریالهای پلتفرمهای خانگی گرم است، سریالسازی با حساسیت بیشتری در حال تولید است. در طی چند سال اخیر، پلتفرمهای شبکهنمایشخانگی که فضای مناسبی برای ساخت فیلمهایی در ژانرهای جنایی، کمدی سیاه، عاشقانه، خانوادگی و… داشتهاند، در رقابت با سریالسازی در برخی از کشورها مثل ترکیه روند روبهرشدی دارند. حضور برخی بازیگران و کارگردانان زبده که چراغ فعالیتهای فیلم و سریال را روشن نگه داشتهاند، سبب شده تا هر روز شاهد پخش سریالهایی در هر طیف و سلیقه باشیم.
پخش برخی سریالها همچون «یاغی»، «زخم کاری»، «رهایم کن» در سالهای گذشته و «افعی تهران»، «در انتهای شب»، «داریوش» و… که این اواخر در حال پخش هستند و روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود، نشان میدهند میان تولیدکنندگان سریالها رقابتی است بسیار بالا که با حساسیت بیشتری به تولید و محتوا و انتخاب بازیگران میپردازند تا نهتنها از جهت کیفی، محتوای بهتری را ارائه دهند، بلکه پاسخگوی نگاه تیزبین تماشاگران باشند و کمی بیشتر، از گزند نقدهای تند منتقدان در امان باشند. در ادامه، به بررسی چند سریال پرطرفدار در میان تماشاگران میپردازیم:
«زخم کاری» و بازار داغ سریالهای جنایی
شاید بهجرئت بتوان گفت آغاز روند ساخت سریالهای محبوب جنایی با سریال زخمکاری بود؛ سریالی که محمدحسین مهدویان آن را بر پایه رمان «بیست زخم کاری» (محمود حسینیزاد) و نمایشنامه «مکبث» (ویلیام شکسپیر) برای پلتفرم فیلیمو نوشته و کارگردانی کرده است؛ بنابراین میتوان گفت سریالهایی که با نگاه به رمان یا نمایشنامه ساخته میشوند، میتوانند در ساخت و پرداخت فیلم و اضافهکردن جزئیاتی جهت سرپانگهداشتن آن موفقتر عمل کنند.
علاوه بر فیلمنامه پرکشش زخم کاری، بازیهای درخشان جواد عزتی در نقش «مالک» و رعنا آزادیفر در نقش «سمیرا»، همسر مالک، و دیگر بازیگران آن همچون کامبیز دیرباز، مهراوه شریفینیا، عباس جمشیدیفر، هانیه توسلی و… سبب شد پس از پایان فصل نخست، گمانهزنیها درباره ساخت فصل دوم هم مطرح شود. بنابراین در خرداد ۱۴۰۲ اعلام شد که فیلمبرداری فصل دوم به کارگردانی مهدویان و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان آغاز شده است، چرا که سریال در پلتفرمهای نمایش خانگی از حساسیت بالایی برخوردار است و باید چنان سرپا و گیرا نوشته و کارگردانی شود که بتواند به فصلهای بعدی هم برسد. فصل دوم این سریال با نگاهی به نمایشنامه «هملت» (ویلیام شکسپیر) و طراحی قصه مهدویان نوشته شد.
فصل نخست «زخمکاری» که فیلمبرداریاش از اسفند ۱۳۹۹ آغاز شد و تا تیر ۱۴۰۰ بهطول انجامید، نظرات اکثراً مثبتی از منتقدان دریافت کرد و این سریال جزو پربینندهترین مجموعه شبکه نمایش خانگی اعلام شد. در بیستویکمین دوره جشن حافظ نامزد هفت و برنده چهار جایزه از جمله جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی و جایزه بهترین بازیگر زن درام برای بازی خانم آزادیور شد. اکنون که فصل سوم این سریال ساخته شده است، باز هم میبینیم این سریال هنوز مخاطبان خودش را دارد.
«یاغی» و عاشقان ورزش کشتی
یاغی از آن دسته سریالهای نمایش خانگی بود که در پلتفرم فیلیمو مخاطبان خاص خودش را داشت. کشتیگیری سرکش با بازیگری علی شادمان با شروعی خیرهکننده در قسمت اولش، در محلههای پایین شهر تهران میتوانست توجه بسیاری را به خود جلب کند.
این سریال با بازیگرانی همچون طناز طباطبایی، پارسا پیروزفر و «امیر جعفری» و به کارگردانی محمد کارت و فیلمنامه پدرام پورامیری و حسین امیریدوماری در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ به نمایش درآمد و پس از ۲۰ قسمت، در ۳۱ شهریور همان سال به پایان رسید.
یاغی برگرفته از رمانی با نام «سالتو» بود و میتوان گفت اغلب فیلمهایی که برگرفته از رمانهای موفق هستند میتوانند سروصدای بسیاری راه بیندازند. این سریال به قهرمانی از طبقه کارگر میپردازد که گرفتار مشکلات طبقه مرفه جامعه شده است. وجود فرازوفرودهای پیوسته در سریال، روابط خواهروبرادری قوی و بازی گیرای بازیگران باعث شد یاغی در جشن حافظ، جایزه بهترین سریال تلویزیونی و پلتفرمهای آنلاین را بگیرد.
«رهایم کن» و مثلث عشقی
رهایم کن هم از آن دسته سریالهای پرطرفدار نمایش خانگی ایرانی در ژانر درام عاشقانه تاریخی بود که به کارگردانی شهرام شاهحسینی و نویسندگی مجید مولایی، سینا شفیعی و سجاد ابوالحسنی در سال ۱۴۰۱ از شبکه اینترنتی فیلیمو به نمایش درآمد.
بازیگرانی همچون محسن تنابنده، هوتن شکیبا، آزاده صمدی و حسن معجونی سبب شدند تا این مثلث عشقی در فضای نوستالژی روستایی به نام دهسرخیها بهخوبی به نمایش درآید. پخش این مجموعه از ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ در فیلیمو آغاز شد و در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ به پایان رسید. سریالی که داستان آن در دهه ۱۳۵۰ ایران و زمان پهلوی جریان داشت و برادری و نابرابری از مفاهیم بارز داستان آن بود. داستانی که با شخصیتپردازی، طراحی صحنه، فیلمبرداری و موسیقی بامداد افشار و محسن چاوشی مخاطبان زیادی پیدا کرد.
«افعی تهران» و کشمکش میان روانشناسان
افعی تهران، سریالی در ژانر کمدی سیاه یا جناییروانشناسی، در سال ۱۴۰۲ به کارگردانی سامان مقدم و به نویسندگی پیمان معادی در «فیلمنت» به نمایش درآمد. این سریال اولین تجربه پیمان معادی در شبکه نمایش خانگی هم بود.
سحر دولتشاهی و آزاده صمدی از دیگر بازیگران این مجموعه بودند. اگرچه در این سریال، عشق ممنوعه میان مراجعهکننده و روانشناس جزئی از یک کل منسجم داستان بود، اما در نهایت به آن شکلی مناسب و باورپذیر داد؛ به طوری که در نهایت با انتخاب صحیح روانشناس و الویت درمان، میتوان گفت تا حدی کشمکش میان این قشر از جامعه را خاموش کرد.
اولین قسمت این سریال در ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ و آخرین قسمت آن در روز ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ از «فیلمنت» پخش شد. این سریال در ژانرهای مختلف از جمله جنایی، معمایی و روانشناختی تولید شد و اقشار بسیاری، از جمله جامعه هنرمندان، از مخاطبان خاص این سریال شدند؛ چراکه در اصل، افعی تهران بخشی از زندگی هنری یک کارگردان بود که ازقضا مشکلات روانی بسیاری در کودکی تجربه کرده بود.
«در انتهای شب» و جسارت گفتن ناگفتهها
پیش از این درباره سریال در انتهای شب و جسارت گفتن ناگفتهها گفتیم. شاید بتوان «در انتهای شب» را یک مینیسریال شستهرفته معرفی کرد که در نوع خودش مخاطبان بسیاری داشت؛ یک مجموعه نمایش خانگی ایرانی که در ژانر درام رمانتیک به کارگردانی آیدا پناهنده و براساس فیلمنامه مشترک آیدا پناهنده و ارسلان امیری ساخته شد. علاوه بر این وجود جلوههای ویژه، بازی بازیگرانی همچون هدی زینالعابدین و پارسا پیروزفر سبب شد بیشتر مخاطبان جوان پای این سریال بنشینند. این مجموعه که بهصورت یک مینیسریال ۹ قسمتی تهیه شد و از تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳ در پلتفرم فیلمنت منتشر شد، نگاه تازهای به زندگی زناشویی و فرازوفرودهای یک زوج عادی را نشان میداد.
«داریوش» یا کمدی سیاه پوست شیر
داریوش سریال دیگری در نمایش خانگی به کارگردانی و نویسندگی هادی حجازیفر و تهیهکنندگی نوید محمودی است که از فیلمنت پخش میشود. این سریال را به جهت شباهت در طراحی صحنه و انتخاب بازیگران میتوان یادآور سریال «پوست شیر» دانست که آن هم توسط فیلمنت پخش شد و بازی هادی حجازیفر در آن، مورد توجه قرار گرفت.
در «داریوش»، بازیگران دیگری همچون سحر دولتشاهی، محسن قصابیان، علیرضا کمالی، مهرداد صدیقیان، عباس جمشیدیفر و ژیلا شاهی حضور دارند.
نکته دیگر درباره این اثر این است که برخلاف سریال «یاغی» که قهرمانمحور است، «داریوش» یک ضدقهرمان را نمایش میدهد؛ خلافکاری که با وجود ترس، باز به کار خلافش ادامه میدهد، اما سر بزنگاههای زندگی، توان مقابله با آن را ندارد و بعضاً پا به فرار میگذارد.
اولین تجربه کارگردانی هادی حجازیفر سبب شده تا رگههایی از طنز و شیرینکاری یک خلافکار ترسو را در سکانسهایی از داستان ببینیم. تجربه حجازیفر در بازیگری سبب شده تا هدایت بازیگری توسط نقش اصلی داستان یعنی داریوش با بازی خود کارگردان برای او راحتتر شود.
طراحی نور و صحنه و فیلمبرداری «داریوش» چارچوبی درست و باورپذیر دارد. ساخت این سریال درام است؛ اگرچه چندان تلاشی برای انتقال هیجان و کششی برای برخی صحنههای تعقیب و گریزش نمیکند، اما بازی رئال و به دور از شعار و نمایشهای اضافی حجازیفر، توانسته مخاطبان را به سمت این سریال جلب کند.
این سریال نیز توسط شبکه نمایش خانگی فیلمنت در حال پخش است و باید دید تا انتها، داستان چطور پیش میرود.
رویهمرفته میتوان گفت مسئله اساسی این سریالها وجود محبوبیت و صداقت است. نشاندادن دغدغههای اساسی مردم، مسائل روزمره، گرانی، روابط اجتماعی، مشکلات خانوادگی، مستأجری، فقر، آسیبهای اجتماعی، شهرت و سایر موارد از گزینههای مهم در ساخت فیلم و سریال برای جذب مخاطبان است.
حضور چشمگیر بازیگرانی که حالا علاوه بر سینما، نقشهایی در سریالهای پلتفرمهای نمایش خانگی هم انتخاب میکنند و کارنامه موفق برخی نویسندگان، همه و همه نشاندهنده آن است که اگرچه فرم و ساختار و مضامین این سریالها متنوع و متفاوت است، اما روند رشد آنها بهصورت معناداری قوت گرفته است.
سینما صنعتی سودآور و بستری حرفهای برای فیلمسازی کارگردانان و بازی هنرمندان و لذت تماشای تماشاگران است، اما تاکنون سریالهای پلتفرمهای نمایش خانگی نشان دادهاند که روند روبهرشدی را از نظر جذب و استقبال مخاطبان و رقابت هرچه بیشتر با سایر سریالها داشتهاند؛ سریالهایی که روزبهروز نهتنها به تعداد تولید آنها افزوده میشود که به تعداد مخاطبان آنها نیز اضافه میشود.
source