همشهری آنلاین: سهم سینمای دفاعمقدس در ۴سال اول قرن پانزدهم از سینمای ایران ناچیز بود. از فروردین ۱۴۰۰ تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۴ تعداد ۱۶فیلم جنگی ایرانی تولید خود را تمام کردهاند. از ۲۲۷ فیلم ایرانی که در این مدت اکران شدهاند، ۱۲فیلم جنگی بر پرده رفتهاند، ۲فیلم فقط نمایش تلویزیونی و جشنوارهای داشتهاند و ۲فیلم فقط در جشنوارهها به نمایش درآمدهاند. در این مدت یکمیلیون و ۴۸۷هزار و ۹۲۰بلیت از مجموع ۸۲میلیون بلیت فروخته شده برای فیلمهای جنگی به فروش رسیده و فیلمهای جنگی ۵۱میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان فروش برای خود ثبت کردهاند. تنها ۲درصد از مخاطبان سینمای ایران در این ۴سال فیلمهای جنگی را برای تماشا انتخاب کردهاند. اعداد و ارقامی که همگی نشان میدهند به جز تداوم تولید ارگانی و اصرار مدیران جشنوارهها و همت برخی فیلمسازان سینمای دفاعمقدس امروز ایران ارتباط خوبی با مخاطب فیلم ایرانی ندارد. حال چرا پرفروشترین، مهمترین و کاملترین گونه سینمای ایران پس از انقلاب در این ۴سال با اقبال روبهرو نشده است؟ محمدرضا شفیعی، تهیهکننده تلویزیون و سینمای ایران که این روزها فیلم صیاد به کارگردانی جواد افشار را درباره زندگی شهیدصیاد شیرازی بر پرده دارد و سیدحسامالدین فروزان، مترجم، منتقد و نویسنده سینمایی به سؤالات علیرضا محمودی پاسخ دادند.
• چرا فیلمهای جنگی در میان فیلمهای کمفروش قرار دارند؟
محمدرضا شفیعی: وقتی میگوییم ۲درصد از تماشاگران برای تماشای فیلم دفاعمقدس به سینما رفتند، معنایش این نیست که مردم این فیلمها را دوست ندارند؛ یک مثال میزنم؛ سال ۸۹وقتی فیلم «سر به مهر» ساخته شد، در سینما گفتند فروش خوبی ندارد، اما همین فیلم تا به امروز بیش از ۱۰۰بار از تلویزیون پخش شده است و هر دفعه جزو پربینندهترین فیلمهای سینمایی از رسانه ملی بوده و در مقایسه با اکران که چند ده هزار نفر آن را دیدهاند، این فیلم را میلیونها نفر از تلویزیون تماشا کردهاند. این روزها مردم با توجه به جنسی که فیلم دارد به سینما میروند. وقتی میدانند فیلم چندماه دیگر از تلویزیون پخش میشود، منتظر میمانند تا آن را از تلویزیون ببینند و وقتی احساس میکنند تلویزیون تیزری پخش نمیکند، بنابراین فیلم هم روی آنتن نمیرود، پس به سینما میروند تا آن را تماشا کنند یا اینکه صبر میکنند فیلم را از اکران آنلاین با نصف قیمت ببینند. اینکه سینمای دفاعمقدس بیمخاطب است یک تهمت بوده و زیاد جالب نیست. وقتی انتخاب یک خانواده در سینما تماشای فیلم است بیشتر سراغ فیلم کمدی میروند. در حال حاضر رسانه مخاطب تغییر کرده و تماشاگر انتخاب میکند که کدام فیلم را کجا تماشا کند.
حسامالدین فروزان: معمولا این موضوع که فیلم دفاعمقدس مخاطب ندارد یا در سینما فروش ندارد، از سوی فیلمسازان و تهیهکنندگان رد یا تخطئه میشود، اما این را هم باید بگویم که ما در سینما ریزش مخاطب داشتیم، اما وقتی روی پرده ۵فیلم کمدی است و در کنارش چند فیلم جنگی یا ارگانی اکران میشود، مطمئنا خانوادهها سراغ تماشای فیلم کمدی میروند. باید قبول کنیم سینمای دفاعمقدس از تجربه ۳۰ساله خودش، نتوانسته استفاده کند و فیلمهای متناسب با روح زمانه خودمان نداریم؛ البته تجربه نشان داده اگر فیلمساز، فیلم متفاوت مانند «ایستاده در غبار» یا «موقعیت مهدی» را بسازد، حتما در سینما هم استقبال خواهیم داشت.
• ۲نوع نگاه درباره مخاطبان و سینمای جنگ داریم؛ اینکه رسانه تغییر کرده و این موضوع که مخاطب تغییر کرده است.
محمدرضا شفیعی: اول دوست داریم درباره فیلم ارگانی کمی حرف بزنیم یا اصطلاح فیلم نفتی که دورهای استفاده میشد. ما در کار رسانه هستیم متوجه میشویم که برخی کلمات کارکردهایی با بار منفی دارند. من به کیفیت فیلم که خوب یا بد است کاری ندارم، اما سفارش یا حمایت از ساخت یک فیلم در همهجا متداول است، حالا در کشور ما فیلم ضعیف ساخته میشد. اساسا یکسری دستگاه فرهنگی دولتی وجود دارند که از یکسری فیلم یا تولید محتوا حمایت میکنند. این جریان حمایت یا سفارش اشتباه نیست، نباید اینکه فیلمی ضعیف است بهحساب حمایت یا سفارش بگذاریم.
حسامالدین فروزان: بهنظرم یکسری کلمات در فضای رسانهای برای اینکه جریانها شناخته شوند، استفاده میشوند و لزوما بار منفی ندارند.
• شخصیت/ مستند شدن داستان فیلمها چرا کمکی به رونق سینمای جنگی نمیکند؟
محمدرضا شفیعی: ما ناچار هستیم قهرمانان ملی را به تصویر بکشیم؛ چراکه در حوزه تاریخ شفاهی در ۲دهه اخیر پیشرفت کردهایم. قهرمانان ملی، سیاسی و نظامی تاریخ شفاهی دربارهشان جمعآوری شده، اما مگر چند درصد آن را میخوانند، مخاطب امروز تصویری است، چه باید بکنیم که آنها را بشناسند؛ به همین دلیل ناچاریم شخصیتهای ملی را تصویری کنیم. در فضای رسانهای موجود چارهای جز ساختن فیلم (وارد بحث کیفیت آن خوب یا بد است، نشویم) قهرمانسازی پرتره نداریم. صیاد سال ۷۸شهید شده و جزو شهدایی است که هر ۳مقطع نظام را درک کرده است. آیا نوجوان و جوان امروز او را میشناسد؟ نوع تبلیغات چقدر جوان امروز را کنجکاو میکند؟ تبلیغات ما به ۳دهه قبل مرتبط میشود که هیچگونه تأثیرگذاری فرهنگی برایمان ندارد.
سیدحسامالدین فروزان: درست است که باید قهرمانان را به تصویر کشید، اما اینکه یک ویکیپدیای تصویری درست کنیم، برای سینما جذاب است؛ اتفاقی که با «ایستاده در غبار» افتاد، سینمای جنگ یک نمونه مثبت دید که همه برای تماشا سراغش رفتند. این اتفاق، مثبت و قابل تامل است که در یک فیلم قهرمان داشته باشیم، اما آن فیلم باید استانداردهای یک فیلم خوب را داشته باشد؛ نه اینکه یک فیلم خنثی و پر از دیالوگ و بدون هیچ جذابیتی بسازیم. اگر فیلم خوب و سینمایی درباره سرداران جنگ ساخته میشود؛ حتی هزینه کلان صرف آن میشود، این پول حلالشان باشد.
• در این فیلمها بیشتر قهرمانان و شخصیتها به شکل پاستوریزه نشان داده میشوند که یک چالش شده است. بهنظر شما این چالش چگونه حل میشود؟
محمدرضا شفیعی: زمانی که سریال «وضعیت سفید» را در دهه ۷۰ساختم همراه حمید نعمتالله و هادی مقدمدوست به جلسهای رفتیم که برایم خیلی تلخ بود. در آن زمان و مدیریت وقت سیما، یکی از مدیران، سریال را بازبینی کرد و گفت که تماشای سریال برایم سخت بود و من یکسری آشغال راش دیدم و مطمئنم سریال پخش شود، امرای ارتش و سرداران سپاه میگویند جنگ ما این بود؟ درحالیکه سریال از زاویه نگاه دیگری درباره جنگ ساخته شده بود. متأسفانه نگاه خطی در سینمای جنگ وجود دارد که اگر پا فراتر بگذارید هجمهها به تو وارد میشود. ما در فیلم «صیاد» هم سعی کردیم نگاه متفاوتتری داشته باشیم؛ اینکه در کدام فیلم چالش میان سپاه و ارتش نشان داده میشود؟ تلاشمان این بود که تابوشکنی داشته باشیم؛ حتی خیلی کوچک. ساخت فیلم دفاعمقدس کار راحتی نیست. برخی ازجمله مسعود فراستی بدون آنکه فیلم را دیده باشند، آن را نقد میکنند یا نگاه سیاسی خود را وارد نقد فیلم میکنند و این نگاه و نقد درست نیست. در صیاد دوربین ما از نگاه صیاد بنیصدر را میبیند.
• نسل جدید فیلمسازان سینمای جنگی چرا مسیرهای تازهای را عرضه نمیکنند و چرا به آنها اعتماد نمیشود که نگاه خودشان را داشته باشند؟
سیدحسامالدین فروزان: باید حمایت کافی وجود داشته باشد و به سینماگر اجازه بدهند که فیلم خود را بسازد. هنرمند را آزاد بگذارند تا دریافتی که از اتفاق دارد را جلوی دوربین ببرد و بتواند بهراحتی درامپردازی کند. در این صورت قطعا فیلم بهتری ساخته میشود. در فیلمسازی دفاعمقدس نتیجه بهتر خواهد بود. اگر این اعتماد وجود داشته باشد، فیلم خوب خلق میشود که برای نمونه «تنگه ابوغریب» را میشود عنوان کرد.
• بزرگترین مانع برای ساخت فیلم دفاعمقدسی چه چیزی است که با برطرف شدنش هم مردم فیلم را ببیند و هم فیلمها تأثیر اجتماعی خود را داشته باشند؟
محمدرضا شفیعی: اگر بخواهیم درباره موانع تولید صحبت کنیم، بحثش خیلی مفصل است، اما درباره محتوا و تولید باید بگویم که نوع نگاه و عملکرد دستگاههای نظارتی خیلی مهم است. وقتی فیلمی ساخته میشود حتی در حیطه دفاعمقدس، گاهی با یک مقاومت شدید روبهرو میشویم، اما باید بگوییم که اگر نگاه تغییر نکند در عرصه فیلمسازی جنگ درجا میزنیم و نتیجهاش بیمخاطبی فیلمهاست. کسی که فیلمی را سفارش میدهد یا از ساخت آن حمایت میکند، باید اجازه بدهند که کار را انجام دهد؛ چراکه اطلاعاتی که سازندگان فیلم دارند، مدیران دستگاهها و ارگانها ندارند.
source